تعامل و تقابل تصوف و تشیع در عصر صفوی
قرن هشتم هجریقمری، سرآغازی بر آشتی تصوف با تشیّع امامیه به شمار میرفت. اما این روابط در آستانه تاسیس سلسله صفوی، بهحدی گسترش یافت که مفاهیمی چون ولایت، در آمیزهای از مضامین شیعیصوفی، زمینه را برای کارکرد سیاسی آن مستعد ساخت. خانقاهنشینان صفوی برای نخستینبار، تشیّع امامیه را در ایران رسمیّت دادند؛ امّا اتکا به حمایت ترکمانان در کسب قدرت، گزیری جز برتری وجه صوفیانه غالی بر تشیع اعتدالی نمینهاد. بدین ترتیب، قزلباشان به نمایندگی از طریقت و در تعارض با دعوی نیابت فقها، از امام غایب تصویر والایی از شاه ترسیم کردند که با شریعت همخوانی کاملی نداشت. تناسب این نگرش با دوران ظهور و استقرار صفوی، در مرحله تثبیت سلسله چندان پایدار نماند و در تعارض با منافع قدرت حاکم، شاهان صفوی را به تغییر پشتوانه مشروعیّت خود، از طریقت به شریعت، فراخواند. موضوعی که نه تنها برتری شریعت و نمایندگان آن، یعنی فقها را باعث شد که در عمل چندین قرن تعامل تشیّع و تصوف را به تقابل کشانید. براین اساس، هدف مقاله حاضر واکاوی در روند سازش و ستیز این دو شاخصه از عصر صفوی است
. noormags.ir
. noormags.ir
+
شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۹
نظر شما