انتقاد از وضعیت جامعه دینی عصر صفوی
زمانی که دولت صفویه قدرت کافی برای تحکیم موقعیت سیاسی خود به دست آورد، کوشید تا در جنبه های فرهنگی و اجتماعی نیز خود را تثبیت کند. از این رو مقداری با امکانات دولتی و تا اندازه ای نیز به دلیل وضعیتی که حاصل این تثبیت سیاسی و در نتیجه اقتصادی و فرهنگی بود، تلاش هایی از طرف عالمان و فقیهان برای پر کردن خلاء فرهنگی جامعه آغاز شد. به مرور زمان که کار تالیف و پژوهش از یک طرف و اداره امور دینی جامعه از طرف دیگر توسعه می یافت، مشکلات درونی برای دین مداران جامعه به وجود آمد. این مساله جدای از اختلاف نظرهای علمی و اجتهادات گوناگون که از طرف مجتهدان و علما صورت می گرفت، حاصل تصادمات دیگری نیز بود که در اثر رقابت ها و منازعات گروهی پدید می آمد.
در این میان اغلب مریدان بیشترین سهم را در توسعه این منازعات بر عهده داشته و مراد خویش را نیز در پی خود می کشاندند. اما روشن بود که این کوتاهی تنها بر عهده این افراد نبود بلکه چه بر اثر اختلافات اجتهادی و چه رقابت های اجتماعی بودندعالمانی که خود را درگیر این منازعات کرده و به نحوی در توسعه دامنه این تعارضات گروهی- دینی موثر بودند. آن چه اکنون برای ما بر جای مانده، در بخش اختلافات دینی، رسانه های زیادی است که بر سر مسائلی چند نوشته شده، و بیشتر در رد افراد و نظریات خاصی است که عنوان می شده است. در لابلای این رسانه ها، گاه و بیگاه درگیری گروهی نیز منعکس شده که رساله « اعتذار» فیض کاشانی و نیز« شرح صدر» وی از آن دست است.
+ دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۲۴
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: