تازه ها و پاره های شیعه شناسی(۱۸)
تازه ها و پاره های شیعه شناسی(18)
دکتر سیدمسعود شاهمرادی
228- تازه ترین دیدگا ههای فان اس و مادلونگ در باب تکوین تشیّع و مسئلۀ جانشینی پیامبر(ص)
«مروری بر تازه ترین دیدگا ههای فان اس و مادلونگ در باب تکوین تشیّع و مسئلۀ جانشینی پیامبر(ص)» عنوان مقاله ای از حمید عطایی نظری است که در نشریه آینه پژوهش(دوره 29، شماره 170، تابستان 1397، صفحه 3-8) منتشر شده است. ویلفرد مادلونگ اسلام شناس برجستۀ آلمانی، به مناسبت معرّفی و نقد کتاب ارزشمندِ «یکی و دیگر (یعنی: خدا و همۀ اندیشه های انسان در باب او) ملاحظاتی در باب کتابهای مِلَل و نِحَل نگاشتی اسلامی» نوشتۀ دیگر اسلام پژوه برجستۀ آلمانی، پروفسور یوزف فان اس، به اختصار بسیار، دیدگا ههای خویش را در باب مسألۀ جانشینی پیامبر ا کرم (ص) و موضع شیعیان و اهل سنّت در این باره بازگو کرده است و این بار با صراحتی بیشتر به تبیین و توضیح نظرگاه خویش و آنچه در کتاب جانشینی حضرت محمّد (ص) بیان کرده بود، پرداخته است. به جهت اهمّیّت نگرشها و نظرگاه هایی که وی در مقالۀ یادشده دربارۀ تاریخ پیدائی تشیّع و موضوع جانشینی پیامبر (ص) و نقد برخی از آراء فان اس در مسائل یادشده، مطرح کرده است، در این نوشتار به طور جدا گانه بعضِ آراء شایان توجّه او در این موضوعات مرور می شود.(متن کامل مقاله در آینه پژوهش: http://jap.isca.ac.ir/?_action=article&au=10410&_au)
229- مقامهای حضرت مهدی (عج) در عراق
«مقامهای حضرت مهدی (عج) در عراق» عنوان مقاله ای از احمد خامه یار است که در نشریه فرهنگ زیارت(شماره ۳۰، بهار ۱۳۹۶، ص۹۷-۱۱۵٫) منتشر شده است. مقامهای حضرت مهدی (عج) از اماکن متبرکهای است که در منابع شیعه برای آنها آداب و فضائلی بیان شده است. در کشور عراق چندین مقام برای حضرت مهدی (عج) وجود دارد که شماری از آنها از دیرباز، زیارتگاههای مشهور و شناخته شده شیعیان بوده است. مهمترین این مقامها شامل سرداب غیبت در سامرا، مقامهای حضرت مهدی(عج) در مسجد سهله و قبرستان وادیالسلام و در شهرهای حلّه، کربلا و نعمانیه است. در این نوشتار به معرفی و بررسی اجمالی این مقامها پرداختهایم.(زیارتگاههای اسلامی در: http://islamicshrines.net/?p=964)
230- پیشینه تاریخی برگزاری مراسم روز عاشورا در جوامع شیعی
درباره زمان پیدایش و شکلگیری مراسم روز عاشورا در میان جوامع شیعی، با استناد به گزارشهای مورخان معتبر عراقی همچون ابن جوزی (المنتظم، ج۱۴، ص۱۵۰) و ابن اثیر (الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۴۹) مبنی بر عزاداریهای شیعیان بغداد در روز عاشورا که در زمان معزّالدوله دیلمی (حکومت: ۳۳۴-۳۵۸ق) از سال ۳۵۲ق آغاز شد و در سالهای بعد نیز ادامه یافت، دیدگاهی که میان بسیاری از اسلامشناسان و پژوهشگران تاریخ تشیع، از جمله علیاصغر فقیهی (تاریخ آلبویه، ص۳۰)، هاینس هالم (شیعه، ص۶۱)، حمزة الحسن (طقوس التشیّع، ص۴۴۰) و دیگران رواج یافته، آن است که این عزاداریها، نخستین مراسمهای رسمی و عمومی روز عاشورا در میان جوامع شیعی بوده و در واقع آلبویه نخستین حکومتی بودهاند که برپایی چنین مراسمی را حمایت کرده و به ترویج آن پرداختهاند. چنانکه گزارشهای همان مورخان، حاکی از برپایی مراسم جشن و سرور روز غدیر پیش از مراسم سوگواری روز عاشورا، یعنی به فاصله زمانی کمتر از یک ماه از آن بوده است. سید صالح شهرستانی نیز در کتاب خود تاریخ النیاحة علی الامام الحسین (ع)،ج۱، ص۱۴۷ و ۱۴۹) توضیح داده است که آل بویه نخستین کسانی نبودند که سوگواری و عزاداری امام حسین (ع) را به وجود آوردند؛ بلکه آنها نخستین کسانی بودند که عزاداری را از حالت برگزاری پنهانی و خصوصی آن در داخل خانهها و مجالس شخصی خارج کردند و به میان بازارها و خیابانها آوردند. شواهد و گزارشهایی نیز وجود دارد که در سالهای پیش از سال ۳۵۲ق، شیعیان بغداد به سوگواری امام حسین (ع) میپرداختهاند؛ اما این گزارشها دلالتی ندارد بر آنکه این سوگواریها به شکل مراسم رسمی و عمومی در روز عاشورا برگزار میشده است. همچنین در کنار گزارشهای برپایی مراسم روز عاشورای بغداد در دوره آل بویه، گزارشهایی نیز از برپایی مراسم روز عاشورا (و نیز مراسم روز غدیر) در قاهره در دوره خلیفه فاطمی المعزّ لدین الله (حکومت: ۳۴۱-۳۶۵ق)، و به طور مشخص از سال ۳۶۳ق، یعنی کمتر از یک سال از ورود وی به مصر، در منابع تاریخی نقل شده است. با این حال، به نظر میرسد مراسم رسمی روز عاشورا، پیشینه کهنتری از آنچه تا کنون عموم پژوهشگران میپنداشتهاند، داشته است. مستند این ادعا، گزارشی است که به واسطه نقل قولِ ارزشمند مقریزی (درگذشته ۸۴۵ق)، مورخ برجسته مصر در دوره مملوکی، از ابن زولاق (درگذشته ۳۸۷ق)، مورخ برجسته دیگر مصری که در سده چهارم هجری زیسته و دوره پیش و پس از ورود فاطمیان به مصر را درک کرده، به دست ما رسیده است. عبارتی که مقریزی از ابن زولاق ـ احتمالاً از کتاب مفقود وی سیرة المُعزّ لدین الله ـ نقل کرده، چنین است: «وکانت مصر لا تخلو من الفتن فی یوم عاشوراء عند قبر کلثم وقبر نفیسة بنت الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی طالب فی الأیام الإخشیدیة والکافوریة، وکان سودان کافور یتعصبون على الشیعة، ویتعلّق السودان فی الطرق بالناس، ویقولون للرجل: مَن خالک؟ فإن قال معاویة أکرموه، وإن سکت لقی المکروه، وأُخذت ثیابه وما معه، حتى کان کافور یوکل بأبواب الصحراء، ویمنع الناس من الخروج».(بنگرید: مقریزی، الخطط المقریزیة، ج۲، ص۲۱۲؛ اتعاظ الحنفاء بأخبار الائمة الفاطمیّین الخلفاء، ج۱، ص۱۴۶)از این گزارش چنین برمیآید که در دوره حاکمیت بنیاخشید (۳۲۳-۳۵۸ق)، در نیمه نخست سده چهارم، شیعیان مصر در روز عاشورا در دو زیارتگاه نفیسه بنت حسن بن زید بن امام حسن (ع)، همسر اسحاق بن امام جعفر صادق (ع)، که تا به امروز از زیارتگاههای برجسته و مشهور اهل بیت در مصر به شمار میآید، و نیز در مزار کلثم یا کلثوم دختر قاسم بن محمد بن امام جعفر صادق (ع)، به سوگواری میپرداختند و البته در دوره کافور، غلام اخشید(حکومت: ۳۵۵-۳۵۷ق)، با تعصّب و سختگیری وی و عواملش مواجه میشدند. در واقع با استناد به این گزارش میتوان گفت: مراسم روز عاشورا پیش از دوره آل بویه و خلفای فاطمی مصر پیشینه داشته و با توجه به گزارشهایی که به دست ما رسیده، لااقل از نیمه اول سده چهارم، در میان جامعه شیعی مصر جریان داشته است. (گنجینه در: http://ganjineh.kateban.com/post/3719)
231- جهان زندگی در جمکران: روایت زندگی منتظرانه
یکی از اماکنی که در ایران با اعتقاد به منجی موعود مرتبط شده و تقدس پیدا کرده است، مسجد جمکران است. این مسجد به اعتقاد برخی از شیعیان به فرمان مستقیم امام زمان (عج) ساخته شده و با توجه به وسعت نفوذ این تفکر و ماهیت آن به نظر میرسد آن را به عنوان یک پدیده فراگیر اجتماعی باید مطالعه نمود. کتاب «جهان زندگی در جمکران: روایت زندگی منتظرانه» به قلم سکینهخاتون تشتزرین و زیر نظر دکتر حسن محدثی تلاش کرده است تا این موضوع را به لحاظ جامعهشناختی مورد پژوهش و بررسی قرار دهد. این کتاب در سال ۱۳۹۷توسط انتشارات نقد فرهنگ در ۲۵۹ صفحه به چاپ رسیده و پس از مقدمه دکتر محدثی، شامل فصول مدخل بحث، اندیشهها و تأملات نظری، گفتار در روش، جهان زندگی زائر جمکران و نتایج است. دکتر محدثی مقدمه این کتاب را با این سوال آغاز میکند که چرا این یا آن فرد دیندار، از گوشهای از این سرزمین پهناور برمیخیزد و به زیارت مسجد جمکران میرود؟ آیا به راستی آنها مردمی منتظرند؟ او میگوید تصور ما در آغاز بر این بود که با این پژوهش میتوانیم روایتهایی از زندگی منتظرانه را گردآوری کنیم در حالی که در میان کنشگران این میدان، به روایتهایی از انتظار دست نیافتیم. منتظر، جویای تغییر و برهم خوردن وضع کنونی است اما آنچه ما دیدیم، عمدتاً مطالباتی بود که مردمانی بی پشتیبان و بی پناه و دچار حرمان، در مکانی مقدس به پیشگاه امام شیعی عرضه داشته بودند. (صفحه ۱۰)خانم تشت زرین، در فصل نخست این کتاب، اذعان میدارد که در این تحقیق با مطالعه زندگی زیسته افراد منتظر که باورمندان به ظهور منجی هستند، در پی شناسایی و کشف عواملی است که سبب شدهاند این باور در درون آنها فعال شود و به دنبال آن به بررسی نمودهای فردی و اجتماعی این باور که در کنشهای معتقدان به آن بروز مینماید میپردازد. او اضافه میکند، باور به منجی در میان شیعیان به نحو فراگیری وجود دارد و در برهههای خاصی از تاریخ زندگی فرد، این باور برجسته و نیرومند میشود و گاهی موجب میشود که فرد معتقد به منجی به مکانی کشیده شود که مظهر و یادآور حضور و نقشآفرینی منجی است. لذا ما نیازمند تبیینی هستیم که نشان دهد در چه برهههایی و چگونه این باور برجسته، نیرومند و تأثیرگذار میشود. (صفحه ۴۶)او با ایجاد تلفیقی از نظریهها و با استفاده از روش کیفی «مشاهده» و «روایت» دست به این تحقیق زده و بر اساس ویژگیهای شخصی و اجتماعی، زائران را به سه گروه دستهبندی کرده است. گروه اول افرادی هستند که میتوان حضورشان در مسجد جمکران را با حاجت خواستن جهت رفع مشکلات زندگی روزمرهشان پیوند زد. گروه دوم، شامل مصاحبهشوندگانی میشود که حضور آنها در مسجد مبتنی بر اعتقادات دینی فرد بوده است و با نیت کسب اجر اخروی یا کسب رضایت امام زمان (عج) اتفاق میافتد. گروه سوم نیز شامل افرادی است که حضورشان در مسجد جمکران انتخابی نیست و به دلایل مختلفی مثل در مسیر مسافرت بودن این مسجد یا مسائل شخصی دیگر اتفاق افتاده است. (صفحه ۹۵) او در مجموع با ۳۰ نفر اعم از زن و مرد با میزان تحصیلات و مشاغل مختلف مصاحبه عمیق و کیفی انجام داده است، ویژگیهای منجی را از منظر آنان استخراج کرده و سپس با استفاده از نظریه محرومیت مصاحبهها را مورد تبیین جامعهشناختی قرار داده است. انواع محرومیت از قبیل محرومیت روانی، محرومیت اقتصادی، محرومیت اجتماعی، محرومیت ارگانیسمی (مشکل جسمانی)، در نگرش افراد به امام زمان و مسجد جمکران تأثیرگذار هستند. تشتزرین پس از بررسی ویژگیهای هر گروه، و مفهوم انتظار به مثابه یک امر اجتماعی را در آنها مورد بررسی قرار داده است.به گفته تشتزرین، جهان زندگی در جمکران به نوعی از تبادل و ارتباط بین کنشگر (زائران) با مکان و سایر کنشگران در زمان ساخته میشود که میتواند دو گونه باشد: گونه یا سنخ اول، جهانی جمعی است که در این سنخ زائر با حضور در جمکران و شرکت در مراسم آن، احساس نزدیکی و یگانگی با جمع دارد؛ و سنخ دوم جهانی شخصی است. افراد در این جهان خودساخته که حریمی کاملاً شخصی برای آنها فراهم میکند، لحظاتی را در آرامش به سر میبرند و از آن احساس رضایتی وافر دارند. او در بررسی مفهوم انتظار و تجربه زیسته انتظار زائران میگوید، انتظار حسی از دردناکی و مطالبه شرایط نوین را در خود دارد. پس منتظر قاعدتاً باید امیدوارانه و دردمندانه به افق و به فردا بنگرد تا بلکه عنقریب به مقصود برسد. شاید تنها طریقی که میتواند او را تسکین دهد اندیشیدن به این است که بالاخره میآید و وقتی بیاید، از این بیقراری خلاصی خواهیم یافت. این امر به لحاظ کلامی در اغلب مصاحبهها دیده شده اما دامنه و گستره امید به بهبود وضعیت و تحقق شرایط بهتر در آنها متفاوت است. از سویی نمود و بروز بیرونی این انتظار و چشمبهراهی در رفتارها و کنشهای آنان در زندگی روزمرهشان به صورت بسیار محدود مشاهده شده است. او در پایان به گفته دکتر محدثی اشاره میکند که «در تجربه زیسته انتظار، نوعی بیقراری و بیتابی و دردناکی و گاه حتی خشمناکی هست؛ اما بر حسب این یافتهها، زائر جمکران عملاً هیچ فرقی با زائر دیگر مکانهای مقدس ندارد. به عبارت دیگر، نمیتوان از تجربه زیسته انتظار در جمکران سخن گفت...» (صفحه ۱۸۷)کتاب «جهان زندگی در جمکران» را میتوان اثری درخور، روشمند و پریافته در حوزه جامعهشناسی تشیع دانست. داشتن بنیان نظری قوی، مصاحبه با ۳۰ نفر از زائران مسجد جمکران (علیرغم مشکلات فراوانی که برای این کار وجود داشته) و تحلیل دقیق و موشکافانه مصاحبهها، نتایج مهمی را در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار میدهد.( http://www.socio-shia.com/index.php/news-reports/90-mainnews/397)
232- بقعه سید علی صفوی معروف به سلطانعلی سیاهپوش «پیر رودبند»
در محله رودبند در شمال غربی شهر دزفول و در ارتفاعی مشرف به رودخانه، بقعه«پیر رودبند» قرار دارد که از گذشته دور زیارتگاه اهالی شهر دزفول بوده است. سید علی صفوی معروف به سلطانعلی سیاهپوش یا پیر رودبند یا «آقا رودبند» نسبش با ۲۲ واسطه به امام موسی کاظم (ع) میرسد. رودبند نوه شیخ صفی الدین اردبیلی و پدربزرگ شاه اسماعیل ص بوده است. وی که در اردبیل میزیسته است درجریان سفر زیارتی به کاظمین شبی رؤیایی می بیند که در آن از طرف امام جواد(ع) مأموریت می یابد که به دیار دزفول هجرت کرده و در آنجا مردم را به تشیع دعوت کند؛ لذا به دزفول مهاجرت نموده و در پایان عمرش در همین محل هم مدفون شده است. در شرح حال وی میگویند: سیدعلی صفوی به آنچه مأمور بوده است عمل نموده و مردم را به تشیع دعوت میکند، اما مردم دعوت او را نپذیرفته و منکرش می شوند؛ تا اینکه در پی طغیان رودخانه «دز» سیدعلی در محلی که بقعه ایشان قرار دارد دعا نموده و رود خروشان دز آرام می شود. پس از این اتفاق غیر معمول مردم به سمت او تمایل پیدا میکنند و دعوت او را میپذیرند و از آن پس به او لقب «رودبند» می دهند. پیر رودبند به خاطر این اتفاق در بین مردم عزیز میشود و بعد از مرگ بقعه و بارگاهی برایش بنا میشود که تبدیل به محلی برای زیارت و گرفتن حاجات مردم میگردد.برای درک بهتر زیارت امامزاده، ابتدا باید توصیفی از مکان ارائه شود.«مکان، بستری است که متن و مناسک را به زائران گره میزند. به همین جهت درک کلی از ویژگیهای فضا لازمه فهم بهتر این پدیده است. مناسک زیارتی همگی در چارچوب مکان رخ میدهند». بقعه «امامزاده رودبند» در ردیف آثار ملی ایران هم به ثبت رسیدهاست. تاریخ ساخت این بنا به دوره تیموریان (۷۷۱–۸۴۵ هجری قمری) تعلق دارد ولی مرمت آن مربوط به روزگار شاه عباس صفوی و به سال ۱۰۳۰ هجری قمری است.گنبد سفیدرنگ این بنا مضرس و دارای ۲۰ سط است که این سبک معماری متعلق به خوزستان و بوشهر میباشد. روی دیوار های بقعه نقاشیهای قدیمی دیده میشود که تمثالهایی از ائمه هستند و در کنارهر تصویر نامها به زبان عبری نگاشته شده است؛ مثلا «شبر» و «شبیر» که نامهای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در زبان عبری هستند. در کنار بقعه درخت کناری وجود دارد که زائران با نیت حاجت گرفتن به آن پارچههایی گره زدهاند. در پایین بقعه، کنار رودخانه، یک محوطه دنج و کوچک ساخته شده است که زائران برای خوردن غذا، چای و... به آنجا میآیند و روی تختهایی مشرف به رودخانه نشسته و استراحت میکنند. وجود چشمانداز زیبا و آرامبخش رودخانه باعث شده است خیلی از افراد رهگذر برای آمدن به زیارتگاه «آقا رودبند» ترغیب شوند. ساختار کالبدی بنا این امکان را به زائران میدهد که در عین اینکه در سایهی مکان مقدس هستند به امور عرفی مانند تفریح بپردازند. کلیت بنای بقعه ومحوطه اطراف آن در اینجا، میتواند شمایی از تصویر ایدهآل نسبت میان دو جهان با هم و با زائر باشد. درمحوطه زیارتگاه «امامزاده رودبند» قبرستانی قدیمی وجود دارد که هنوز هم مورد استفاده است بنابراین بخشی از جمعیت زائران این بقعه افرادی هستند که برای زیارت اهل قبور میآیند. این زیارتگاه همچنین ازگذشته محل تجمعات مذهبی و مناسکی مهم به ویژه دستجات عزاداری در ظهر تاسوعا و عاشورا بوده است و نمادی از دینداری و علقههای مذهبی مردم دزفول محسوب میشود. از اهالی قدیم دزفول نقل شده است که اسرایی که امیر تیمور گورکانی در بازگشت از جنگ و عبور ازمنطقه دزفول همراه خود آورده بود به شفاعت سید علی از مرگ نجات پیدا می کنند و به احترام او که همیشه عزادار امام حسین(ع) بوده، لباس سیاه پوشیده و خادم حضرت شده و بعدها محله سیاهپوشان را در شهر دزفول تشکیل دادند که این محله هنوز از محلههای معروف شهر محسوب میشود. گفته میشود از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مردم دزفول برای اتحاد بیشتر، بقعه رودبند را برای تجمع عزاداران در نظر گرفتند. وجود بقاع و اماکن زیارتی مانند مقبره «پیر رودبند» در این منطقه علاوه بر کارکرد زیارتی و سیاحتی دارای کارکردهای انسجام بخش اجتماعی مهمی نیز بودهاند؛ چرا که در تاریخ این شهر از گذشته و تا به امروز اعتقادات مذهبی محوریت انسجام و همبستگی و مکانهای زیارتی و مقدس مرکز ثقل کنشهای مناسکی مردم بوده اند. (جامعه شناسی تشیع در: http://www.socio-shia.com/index.php/sociology-of-shia-fields/shia-ziarat/388)
233- علمای شیعه لبنانی و اصلاح فرهنگ عزاداری
«علمای شیعه لبنانی و اصلاح فرهنگ عزاداری بازتابی از اصلاحطلبی علمای ایرانی با تکیه بر کتاب مبارزه علمای اصلاحطلب لبنان با تحریفات عاشورا» عنوان مقاله ای است که توسط محمد رجائی نژاد و محمدرضا بارانی تألیف شده و در نشریه شیعه پژوهی(دوره 4، شماره 13، زمستان 1396، صفحه 73-96) منتشر شده است. پیوند مذهبیِ شیعیان امامیۀ ایران و لبنان، بهویژه از دوران صفویه، محدود به آموزههای مذهبی یکسویۀ عالمان لبنانی برای شیعیان ایرانی نماند و با گذر زمان دوسویه شد و منجر به تعامل فرهنگی گردید. در این دادوستد فرهنگی، گاه آسیبها و ناهنجاریهای مذهبی نیز جابهجا شده است. از آن میان تحریفات و خرافات عاشورا است. خانم سابرینا مرون در کتاب خود اشاره کرده است که تأثیرپذیری فرهنگ عزاداری شیعیان لبنان از ایران موجب جابهجایی تحریفات و خرافات عاشورایی شده است و برخی علمای اصلاحگر لبنانی به رهبری محسن امین در پی اصلاح آن برآمدند. در پژوهش پیشرو ضمن بررسی و تحلیل همین مسئله در گسترۀ هفتادسالۀ تاریخ مذهبی شیعیان لبنان، به اثرپذیری جنبش اصلاحطلبی علمای شیعۀ لبنان از اصلاحطلبی مذهبی ایرانی نیز اشاره میشود؛ مسئلهای که خانم مرون از آن غفلت کرده است. در واقع اصلاحطلبی مذهبی نیز دوسویه بوده است و علمای هر دو بلاد متأثر از هم بودهاند. (متن کامل مقاله در شیعه پژوهی در: http://shia.urd.ac.ir/article_61652.html)
234- نقش قومس در دولت اسماعیلیة نزاری ایران
«نقش قومس در دولت اسماعیلیة نزاری ایران» عنوان مقاله است که توسط سید محمد سید یزدی، سید رسول موسوی حاجی، جواد نیستانی، سید مهدی موسوی کوهپر و فاطمه جان احمدی تألیف شده و در نشریه پژوهشنامه تاریخ های محلی ایران(دوره 6، شماره دوم ، بهار و تابستان 1397، صفحه 169-184)منتشر شده است. ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیه¬ای بود که پایگاههای نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعه-های آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعهها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهرهگیری از اختلافات داخلی میان سلجوقیان، توانستند دژ گردکوه و چندین قلعة دیگر را در ایالت قومس به دست آورند و بهتدریج قومس را به قلمرو خود منضم کنند. این پژوهش با گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی، با روش تحلیلی استنتاجی و نیز تکیه بر نتایج بررسی میدانی باستان¬شناختی قلعههای اسماعیلیة قومس، بهدنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است: دلایل اهمیت قومس برای اسماعیلیان و نقش آن در اقتداربخشی به دولت اسماعیلیة نزاری ایران چه بوده است؟ حاصل پژوهش نشان داد که این ایالت از دو جنبه برای نزاریان مهم بوده است: نخست، قرار گرفتن آن در میان دو مرکز استراتژیک آنها یعنی رودبار الموت و قهستان و عملکرد آن به عنوان پل ارتباطی میان این دو ناحیه؛ دو دیگر، گذر شاهراه تجاری و مواصلاتی خراسان از این ناحیه. این ویژگی¬ها از طرفی سبب یکپارچگی قلمرو اسماعیلیان ¬شد و از طرف دیگر تسلط بر قلعههای این ناحیه، بهویژه گردکوه، تسلط بر شاهراهِ خراسان و شاخههای آن را به دنبال داشت و مجموع این موقعیت¬ها بهوضوح بر قدرت سیاسی و اقتصادی نزاریان افزود.(متن کامل مقاله در پژوهشنامه تاریخ های محلی ایران در: http://localhistories.journals.pnu.ac.ir/article_5051.html)
235- یک برداشت غلط در شیعه شناسی
امروزه در بخشی از نوشته های شیعه شناسی برداشت غلطی رایج شده و آن اینکه تشیع در اصل مذهبی باطنی بوده و بعد به دلیل قدرت گرفتن آل بویه به عنوان دولتی شیعی و قدرت گرفتن متکلمان در بغداد و نیاز به ارائه منظومه ای فقهی از امامیه در کنار سایر مذاهب اسلامی جنبه های باطنی به حاشیه رفته و جنبه های فقهی و کلامی این مکتب رشد کرده است. در واقع تحولی را معتقدند از تشیع به مثابه دیانتی فراعقلی به مذهبی عقل گرا. اصل اینکه امامیه در زمان مکتب بغدادی خود در عصر آل بویه به توسعه نظام فقهی روی آوردند و ضرورت های آن طبعا درست است اما اینکه امامیه از آغاز مکتبی باطنی بوده که فقه و شریعت در آن حاشیه ای بوده البته سخنی است نادرست. شاهد آشکار نادرستی این سخن هم کتاب کافی کلینی است که قبل از برآمدن آل بویه در ری و بغداد نوشته شد و ربطی به مکتب بغدادی متکلمان ندارد اما با این وصف کتاب کافی یک کتاب فقهی در حد ممتاز است. کلینی در عین حال که محدث بوده فقیه هم بوده است و برای خود مبانی در فقه داشته است و این از خود کتاب کافی هم بر می آید. امامیه از خیلی قبل از مکتب بغداد به ضرورت تدوین فقه اهل بیت به روایت خودشان اهتمام ورزیدند و این از منابع کتاب کافی معلوم است. بنابراین اصل سخن درست است اما زمان بندی آن غلط. (حسن انصاری در بررسی های تاریخی: http://ansari.kateban.com/post/3696)
236- تحولات عزاداری در ایران
کتاب «تراژدی جهان اسلام» توسط نشر آرما منتشر شد. این کتاب سه جلدی که در 1750 صفحه منتشر شده، حاصل نزدیک به یک دهه تلاش و پژوهش محسن حسام مظاهری در خصوص تحولات عزاداری در ایران است. دوره تاریخی در این اثر دوره صفویه تا زمان حاضر را دربرمی¬گیرد. ز آن¬جایی¬که مهم-ترین منابع تاریخی در مورد دوره صفویه گزارش¬هایی است که غیر ایرانیان از دوران سفر و اقامت¬شان در ایران نگاشته¬اند، این پژوهش بر بررسی این گزارش¬ها استوار است. درمجموع برای نگارش کتاب «تراژدی جهان اسلام»، حدود ۵۰۰ منبع فارسی (اعم از کتاب و مقاله) و بیش از ۱۵۰ منبع به زبانهای دیگر، به قلم بیش از ۳۱۰ نفر شرقشناس، ایرانشناس و سفرنامهنویس بررسی شده است.این کتاب دو بخش اصلی دارد که در بخش اول گزارش¬های و توصیف¬های سفرنامه¬نویسان خارجی در مورد تجربه-شان از حضور در مراسم عزاداری و همچنین اسناد تصویری شامل عکس و نقاشی¬های گردآوری شده آمده است. این بخش ۸ فصل دارد و در هر یک از آنها ابتدا توضیحی در مورد زمینه تاریخی-فرهنگی برگزاری عزاداری¬ها در آن مقطع زمانی ذکر شده است؛ سپس ویژگی¬های مهم عزاداری در آن دوره آمده و در نهایت متن کامل گزارشها بهترتیب تاریخ ثبتشان، همراه با معرفی نویسنده و منبع، بررسی، نقد و ارزیابی شدهاند. در بخش دوم، آثار ۴۰ نفر از مستشرقان و ایران¬شناسان در مورد عزاداری و آیین¬ها بررسی شده است. تعداد منابع این بخش نسبت به بخش اول کمتر است زیرا این اثر صرفاً بر متون ترجمه شده تکیه دارد و در ترجمه منابع شیعه¬پژوهی ما با ضعف مواجهیم.(جامعه شناسی تشیع در: http://www.socio-shia.com/index.php/news-
reports/90-mainnews/399) 237- ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانی
«نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانی» عنوان مقاله ای از حمید عطایی است که در نشریه آیینه پژوهش(دوره 29، شماره 171، تابستان 1397،ص3-56) منتشر شده است. در چکیده این مقاله چنین آمده: «کلام امامیّه در طول تاریخ جریان یکسان و یکدستی نبوده است و دستخوش تحوّلات بسیار در ابعاد مختلف شده است. متکلّمان امامی در ادوار گونا گون تحت تأثیر عوامل مختلف به ویژه اثرپذیری از مکاتب فکری مطرح در تمدّن اسلامی خاصّه کلام معتزلی و اشعری و فلسفۀ سینوی و حکمت صدرائی نظامهای کلامی متفاوتی از باورهای دینی تشیّع امامی را ارائه نموده اند. آشنایی با مکاتب کلامی و گرایشهای مختلفی که در کلام امامیّه پدیدآمده است پیش نیاز هرگونه پژوهش دقیق در این دانش است. با این وصف، تا کنون هیچ دسته بندی مشخّصِ معیاری از مکاتب کلامی امامیّه ارائه نشده است که هم نمایانگر سبک ها و گرایش های اصلیِ مختلف موجود در تاریخ کلام امامیّه باشد و هم مقبول و مورد اّتفاق نظر پژوهشگران این عرصه قرار گرفته باشد. در نوشتار حاضر، تاش می شود پیشنهادی در خصوص دسته بندی ادوار و مکاتب کلامی امامیّه ارائه گردد. بر بنیاد این دسته بندی تازه، ادوار و مکاتب گوناگون تکوین یافته در کلام امامیّه در قرون میانی(از قرن چهارم تا قرن یازدهم هجری قمری)بر اساس سبک اندیشگی و مبانی کلامی متمایز متکلّمان امامی به چهار دورۀ: کلام معتزلی شامل مکاتب بغداد متقدّم و متأخّر و مکتب حلّۀ متقدّم؛ کلام معتزلی - فلسفی در مکتب حلّۀ متأخّر؛ کلام فلسفی در مکتب قم و کلام فلسفی- عرفانی در مکتب اصفهان طبقه بندی می شود.»(متن کامل مقاله در آینه پژوهش در: http://jap.isca.ac.ir/article_66051.html)
238- شیعیان ترک «شیعیان ترک و قلب شیعه» عنوان اثری از الیاس واحدی است که توسط موسسه
مطالعات اندیشه سازان نور در سال 1397 منتشر شده است. شیعیان عموما در جغرافیای حساس خاورمیانه سکونت دارند که از نظر امنیتی و اقتصادی از گلوگاه های بین المللی محسوب می شود. در این میان شیعیان ترک به علت استقرار در خاورمیانه و نیز اوراسیا در منطقه حساس تری قرار دارند. اوراسیا و مناطق همجوار آن مانند بالکان پلی بین آسیا و اروپا هستند؛ بنابراین شناخت دقیق تر جغرافیای شیعیان ترک از لازمه های اساسی شمرده می شود. گفتنی است جمهوری اسلامی ایران در قلمرو شیعیان ترک با رقبای جدی از قبیل ترکیه، روسیه و ... روبه روست. همچنین ایران با داشتن بیشترین جمعیت شیعه آذری زبان و پیشرو بودن این شیعیان در عالم تشیع در صورت بهره برداری بهینه از این فرصت می تواند دروازه های نوینی را در مقابل فرهنگ و تمدن اسلامی – ایرانی بگشاید. برای نیل به این مهم لازم است جغرافیای شیعیات ترک به درستی و بر پایه ی واقعیت های موجود و نیز بر پایه ی برآوردهای آتی ارزیابی و تحلیل شود و نهادهای سیاستگذار بر این اساس سیاست های مؤثری تدوین کنند. از سوی دیگر پرداختن به مفاهیمی مانند ژئوپلیتیک شیعی و شیعیان ترک در فضای نخبگی و رسانه ای ایران رویه ی چندان رایجی نیست و برخی پرداختن به این موضوعات را سبب شیعه هراسی در افکار عمومی می دانند؛ ولی واقعیت این است که این مفاهیم برای دیگران کاملا جا افتاده است و آن ها برنامه های مقابله در برابر ژئوپلیتیک شیعی را تدوین کرده اند. از این رو نپرداختن به این موضوع نتیجه ای جز دور ماندن جامعه ی ایرانی از آن نخواهد داشت. همچنین پرداختن به مسئله قومیت در کنار مذهب تشیع سبب شناخت موزائیک وار و دقیق اجزای مختلف عالم تشیع و در نهایت درک بهتر تصویر بزرگ و کامل از جهان شیعه خواهد شد. محدوده ی مکانی پژوهش، جغرافیای شیعیان ترک زبان خارج از ایران شامل جمهوری آذربایجان، جمهوری ترکیه، عراق، سوریه، روسیه، گرجستان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، چین و شبه جزیره ی بالکان است. محدوده ی زمانی نیز وضع کنونی شیعیان این مناطق است. البته در تشریح وضعیت شیعیان مناطق مختلف به تاریخچه ی اجمالی حضور شیعیان در این مناطق اشاره شده است. روش پژوهش عمدتا به صورت اسنادی است. دراین پژوهش از کتاب، برنامه های رسانه ای نوشتاری، دیداری- شنیداری و الکترونیکی، مقالات همایش ها و مصاحبه های صاحب نظران استفاده شده است. فهرست فصل های این کتاب چنین است: فصل اول:تاریخچه شیعیان ترک؛ فصل دوم: ژئوپلیتیک شیعی و جهان ترک؛ فصل سوم: جغرافیای شیعیان ترک؛ فصل چهارم: شیعیان ترک و جمهوری اسلامی ایران و فصل پنجم: نتیجه گیری. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در: https://historylib.com/books/2256)
239- روحانیت شیعه عراق پس از آیتالله سیستانی
بنیاد کُنراد آدِناوِر، که به نام نخستین صدراعظم آلمان غربی نامگذاری شده و مطالعات و پژوهشهای سیاسی را پشتیبانی میکند، به حزب دموکرات مسیحی آلمان نزدیک است. این نهاد در ماه دسامبر ۲۰۱۷ پژوهشی با عنوان«روحانیت شیعه عراق پس از سیستانی؛ رشد نفوذ ایران؟» به قلم خانم لورا هِنسِلمَن منتشر کرده است. هنسلمن از پایاننامه خود در رشته علوم سیاسی و مطالعات اسلامی دانشگاه فرایبورگ آلمان با موضوع «مشروعیت نظریههای اقتدار سیاسی در شیعه دوازده امامی» دفاع کرده و از محققان شیعهپژوه اروپایی است. این پژوهش با اشاره به تلاش ایران برای تأثیرگذاری بر عراق آغاز میشود. تشکیل سپاه بدر و حشد الشعبی به عنوان نمونههای این تلاش نام برده شده و سپس به تفاوتهای دو حوزه قم و نجف به عنوان میزانی برای بررسی تفاوت شیعیان ایران و عراق پرداخته میشود. هنسلمن مدعی است که کوشش ایران برای نفوذ مذهبی در عراق به دلیل همین تفاوتها و نیز وجود آیتالله سید علی سیستانی چندان ثمربخش نبوده و نخواهد بود. به ادعای نویسنده، اغلب شیعیان دوازده امامی جهان از آیتالله سیستانی تقلید میکنند و این مرهون منش میانهروی آیتالله، عدم دخالت گسترده او در مسائل سیاسی و اجرایی و حمایتهایش از انتخابات آزاد است.هنسلمن در ابتدای مقاله به طرحهای احتمالی برای تأثیرگذاری بر آینده حوزه نجف پس از آیتالله سیستانی اشاره کرده و میگوید: سیستانی محصول یک نهاد هزار ساله است که سیستانیهای زیادی را تا کنون عرضه کرده و خواهد کرد. به ادعای این پژوهش، روحانیت شیعه تا پیش از امام خمینی(ره) یک نهاد غیر سیاسی بوده و بر اساس تلقی تضاد میان قم سیاسی و نجف غیر سیاسی، این دو حوزه به مثابه یک دوگانه مهم در میان شیعیان کنونی معرفی شده و حتی بر اساس تشبیه پروفسور دون استوارت، شیعهشناس دانشگاه اموری امریکا، رقابت قم و نجف با رقابت آکسفورد و کمبریج قیاس شده است. با این حال مشخص نیست که چرا هنسلمن، با وجود اشاره به سخن استوارت، رقابت قم و نجف را به منزله رقابت بر سر تصاحب قدرت سیاسی معنا و تفسیر کرده است.(جهت متن کامل این گزارش ر.ک: جامعه شناسی تشیع در: http://www.socio-shia.com/index.php/news-reports/90-
mainnews/400) 240- فرهنگ عاشورا درافغانستان
«فرهنگ عاشورا درافغانستان» عنوان کتابی از سیدحسن احمدی نژاد بلخی است. افغانستان از جمله کشورهای اسلامی است که در غرب قاره ی آسیا و در قسمت شمال شرقی فلات ایران واقع شده است. اسلام در قرن هفت میلادی وارد افغانستان شد. در حال حاضر 99% مردم این کشور مسلمان هستند. از این عده حدود 80% سنی و بقیه شیعه هستند. این کشور نیز مانند بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر دارای تاریخچه ای از مراسم عزاداری حسینی است. کتاب«فرهنگ عاشورا درافغانستان» اولین فرهنگ واژه ی عاشورا در افغانستان است که پس از مدتها تلاش و تحقیق میدانی و کتابخانه ای طی چهار فصل: «پیشینه ی عزاداری بر اهل بیت پیامبر اسلام در افغانستان از (125 ه. ق)»؛«عزاداری تیموریان در هرات مرکز خراسان (1273- 911 ه. ق)»؛«استمرار فرهنگ عاشورا در میان کرسی نشینان کابل» و «فرهنگ، آداب و رسوم عزاداری در افغانستان» تدوین گردیده است. این کتاب توسط مجمع ذخائر اسلامی، در سال ۱۳۹۴ و 307 صفحه منتشر شده است. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در: https://historylib.com/books/2273)
241- تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا
«تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا؛ نقش صوفیه، اهل فتوت و قلندریه در بنیان گذاری آیین های محرم» عنوان اثری از محمد مشهدی نوش آبادی است که توسط نشر آرما و در سال 1396 منتشر شده است. آیین های عزاداری دربردارنده ی صورت های مختلف آداب و رسومی است که در ایام عزاداری حسین بن علی و دیگر معصومان (ع)، به ویژه در ماه های محرم و صفر، در ایران انجام می گیرد. آیین های سوگواری محرم کم و بیش در نقاط مختلف ایران یکسان است و فقط گاهی جلوه های احساسی و عاطفی و احتمالا شاخ و برگ های تجملی آن متفاوت است. با این احوال، ممکن است در این پهنه ی بسیار وسیع فرهنگی، آیین هایی نیز از چشم ما دور مانده باشد. سه گروه صوفیه و اهل فتوت و قلندریه به رغم تفاوت هایی که در طول تاریخ با یکدیگر داشته اند، به تعبیر صاحب نظران، همه در اصل، دو روی یک سکه اند و عناصر مشترک و مقومی دارند که آن ها را از دیگر گروه های دینی وفرهنگی متمایز می کند. اما آنچه به عنوان تأثیر این گروه ها در عزاداری محرم مدنظر است، به طور عمده به دو گروه اهل فتوت و قلندریه مربوط است. علتش آن است که اولا این هردو گروه وارث بسیاری از سنت های ایرانی و شرقی و واسطه ی انتقال آن به فرهنگ اسلامی اند و ثانیا شأن اجتماعی و آیینی این دو گروه از صوفیه بارزتر است و پایگاه قوی تری در میان مردم کوچه و بازار دارند. بنابراین با توجه به اهمیت این دو گروه و نیز ناشناخته بودن جهت گیری آنان در سیر و تطور تاریخی شان، در فصول آغازین این پژوهش به تفصیل درباره ی آنان بحث شده و گرایش آیینی و شیعی آنان بررسی شده است. اما علت اینکه در این کتاب درباره ی نسبت تصوف به معنای خاصش با تشیع مباحثی طرح نشده، کثرت آثار و نوشته های مربوط به این موضوع است، لذا از تکرار مکررات پرهیز شده است. نکته ی دیگر در این باره نقش اساسی اهل فتوت و قلندریه در برپایی این آیین هاست که پرداختن به مباحث تاریخی و نظری مربوط به آنان را الزامی می نماید. در این کتاب بدون پیش داوری و ارزش گذاری خاص، به تأثیر این گروه ها بر عزاداری محرم پرداخته شده است. اما برخی آیین ها که تأثیر صوفیانه ی آن بررسی شده، ممکن است رونق دوره های پیشین را نداشته باشد، یا اینکه در معرض فراموشی باشد، اما ممکن است این قبیل آیین ها از طریق تأثیر بر آیین هایی که امروزه زنده و پویا هستند، حضور خود را در عزاداری ها حفظ کرده باشند. در این کتاب ابتدا ضمن معرفی موضوع و دسته بندی و مرور منابع، سابقه ی عزاداری در سنت اسلامی و ایرانی مطرح شده است. سپس در خصوص اهل فتوت، اعم از فتوت صوفیانه و عیاری، و نیز نسبت آنان با تصوف بحث شده است. نیز در فصلی مجزا به گرایش های شیعی و آیینی فتوت نامه ی سلطانی پرداخته شده است. پس از آن در فصولی مختلف، آیین های عزاداری محرم که گروه های صوفی در آن نقش ایفا کرده اند، بررسی شده است؛ به این ترتیب که هریک از این آیین ها معرفی شده، سپس جایگاه تاریخی اش در ارتباط با گروه های صوفی تبیین شده و سرانجام صبغه و سابقه ی صوفیانه ی آن در عزاداری های محرم نشان داده شده است. همچنین در فصولی مجزا به نقش صوفیه درهنرهای آیینی مربوط به واقعه ی عاشورا پرداخته شده است. تأثیر دولت صفویه بر آیین های محرم و همچنین بررسی دو عنصر مهم «تکیه» و «بابا» که در آیین های عزاداری اهمیت دارند و در اصل عنصری صوفیانه اند، از دیگر موضوعات بحث برانگیز در این کتاب است. فهرست فصل های این کتاب چنین است: بخش اول: زمینه ها و نشانه ها؛ فصل اول: عزاداری در اسلام و ایران؛ فصل دوم: اهل فتوت و گرایش به جانب آیین های شیعی؛ فصل سوم: تشیع و عاشورا در فتوت نامه ی سلطانی؛ فصل چهارم: نقش قلندریه در برپایی آیین های شیعی؛ فصل پنجم: قلندرنامه ها؛ فصل ششم: نزاع حیدری و نعمتی؛ فصل هفتم: «بابا»؛ فصل هشتم: تکیه؛ فصل نهم: نقش صوفیان صفوی در گسترش آیین های عزاداری محرم؛ بخش دوم: آیین ها؛ فصل دهم: سقایی؛ فصل یازدهم: جریده برداری؛ فصل دوازدهم: آیین سنگ زنی؛ فصل سیزدهم: آیین توغ برداری؛ فصل چهاردهم: نخل برداری؛ فصل پانزدهم: خودآزاری آیینی و قمه زنی؛ فصل شانزدهم: قصه خوانی؛ فصل هفدهم: روضه خوانی؛ فصل هجدهم: نقالی؛ فصل نوزدهم: تأثیر تصوف بر تعزیه (شبیه خوانی)؛فصل بیستم: جمع بندی نهایی. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران: https://historylib.com/books/2227)
242- بقعه امامزاده عبدالله اوجان ساوه
در فاصله کمی از جاده ساوه به اصفهان، نزدیک روستای «اوجان»، واقع در حد فاصل آوه و ساوه، برج - مقبره تاریخی کهن و باشکوهی وجود دارد که مدفن عبدالله بن امام موسی کاظم (ع) دانسته شده است. کهنترین منبعی که در آن به وجود بقعه این امامزاده در اوجان اشاره شده، کتاب نقض عبدالجلیل قزوینی رازی(زنده در ۵۶۰ق) است که از ساخت بقعه به دست «صفیالدین ابوالمحاسن همدانی»، از دولتمردان دوره سلجوقی سخن گفته است.(کتاب نقض،ص۲۳۷) البته مرحوم عباس فیض قمی، بانی این بقعه را سید مجدالدین ابوالفتح موسوی، از سادات مقیم ری دانسته که این سخن فاقد سند و مدرک تاریخی است.(گنجینه آثار قم، ج۲، ص۱۰۱)ساختمان بقعه شاهزاده عبدالله اوجان از بیرون دارای پلان مدوّر و نمای آجری، به ارتفاع کمتر از ۲۰ متر و دارای گنبدی عرقچینی است. اما ممکن است در گذشته گنبدی رک یا مخروطی بر فراز بنا وجود داشته است. قطر جدار بنا حدود سه متر است که درون آن راه پله مارپیچی تا بام بقعه ایجاد شده است. پلان بنا از داخل، تا ارتفاع ۱۴ متر هشت ضلعی است که در زوایای هر ضلع، دو خط متوازی حنایی نقاشی و گچبری شده است که اضلاع را تجلی میدهد. بالاتر از این قسمت نیز ۱۶ ضلعی و سپس به صورت فلکهای است. گویا سردر بقعه دارای گچبریهایی بوده که در دهه ۵۰ الی ۶۰ شمسی آسیب دیده است.بقعه امامزاده عبدالله از معدود بقعههای امامزادگان ایران است که ساختمان اصیل آن از دوره سلجوقی، بدون تغییرات عمده و الحاقات دورههای بعدی، تا به امروز سالم باقی مانده است و در کمال خوشبختی، از طرحهای توسعه «اداره اوقافی» چند دهه اخیر، به دور مانده است! این برج - مقبره تاریخی زیبا، در تاریخ ۲۵/۸/۱۳۸۷ به شماره ۲۳۷۹۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. نزدیک امامزاده تپهای تاریخی وجود دارد که در ۱۴/۷/۱۳۵۴، به شماره ۱۱۹۴ در فهرست آثار ملی ثبت شده است و وجود این تپه، نشان از کهنگی و دیرینگی این مکان دارد.(زیارتگاههای اسلامی در: http://islamicshrines.net/?p=975)
243- دولت دگر اندیش قرامطه بحرین
«دولت دگر اندیش قرامطه بحرین» عنوان کتابی است که توسط رضا دشتی تألیف شده است. یکی از جنبشهای قرن سوم برعلیه عباسیان که موفق به تشکیل دولتی مستقل گردید، جنبش قرامطه بود که توانست با رهبری ابوسعید گناوه ای دولتی طولانی مدت بنام دولت قرامطه بحرین تأسیس نماید. ساختار متفاوت قدرت و برنامه اجتماعی دولت قرامطه باعث ایجاد سوء ظن اهل سنت می شد. بازماندگان ابوسعید در قالب حکومتی شورایی به ایفای نقش سیاسی پرداختند، یکی از دولتمردان قرمطی ابوطاهر بود که اقدامات متهورانه اش هر چند منجر به تضعیف مبانی مذهبی مشروعیت آن دولت گردید ولی در بعد سیاسی به دلیل درگیری مداوم با حکومت عباسی موجبات تثبیت دولت قرامطه بحرین را فراهم نمود. درگیری های داخلی قرامطه با خود و با خلافت فاطمیان و بعدها همراهی با دشمن ایدئولوژیک و سنتی قرامطه یعنی عباسیان موجب اضمحلال آن دولت گردید. پس از حدود دو قرن، دولت قرامطه بحرین در همدستی دولت عباسیان با اعراب بدوی شرق عربستان و با همراهی سپاه سلجوقی منقرض گردید.کتاب «دولت دگر اندیش قرامطه بحرین» توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در سال 1396 و در 255 صفحه منتشر شده است.(پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در: http://www.rihu.ac.ir/post/35623)
244- آفرینش های هنری در نهج البلاغه
«آفرینش های هنری در نهج البلاغه» عنوان کتابی است که توسط سیدحسین سیدی تألیف شده است. نهجالبلاغه حاصل اندیشهورزی و تأمّلات انسانی است که بیش از هر چیز به انسان و فرجام کار او میاندیشد؛ لذا صورت و معنا در آن چنان به هم پیوند خوردهاند که گوینده آن از هر دو عنصر تشکیلدهندۀ متن برای قصد و هدفی که از القای کلام دارد، بهرهها برده است. گوینده این سخنان بهخوبی آگاه بوده است که معنا اگر صورت زیبا نپوشد، ماندگار نخواهد شد و صورت زیبا هم بدون داشتن معنا و لایههای معنایی، چند صباحی جلوهگری خواهد کرد. لذا بررسی و تحلیل آفرینش هنری بهویژه تصویر هنری نقطه کانونی این پژوهش میباشد، با این پیشفرض مهم که نهجالبلاغه دارای ویژگی کامل یک متن ادبی است و از سازوکارهای آفرینش یک متن بهخوبی بهره برده است. فرض بنیادین آن است که این اثر بیش از هر چیز، یک متن است و بررسی و واکاوی عناصر متنیت یک متن مهمترین دغدغه این پژوهش است. «آفرینش های هنری در نهج البلاغه» توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در سال 1397 و در 320 صفحه منتشر شده است. (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در: http://www.isca.ac.ir/Portal/home/?
news/127800/635473/646137) 245- منتخبی از عناوین کتابهای سنگی کتابخانه مجلس درباره امام حسین (ع)
بخش خطی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، به مناسبت ماه محرّم، منتخبی از آثار خطی خود درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلا را به نمایش گذاشته است. در این کتابخانه علاوه بر نسخ خطی به نمایش گذاشته شده، نسخ چاپ سنگی و سربی متعددی نیز در موضوع امام حسین (ع) وجود دارد. در زیر فهرستی از منتخب منابع چاپ سنگی در این موضوع، آورده شده است: انوار السعادة فی ترجمة اسرار الشهادة، آخوند ملاآقای دربندی(متوفای 1286ق)؛ انوار الشهادة فی مصائب الحسین (ع)، محمدحسین کثنوی (متوفای 1297ق)؛ مهیجالاحزان، حسن یزدی حائری(قرن 13ق)؛ لؤلؤ البحرین فی ذکر مناقب الحسین (ع) ، نوروزعلی فاضل بسطامی(متوفای 1309ق)؛ خصائص الحسین (ع) و مزایا المظلوم ، شیخ جعفر شوشتری (1230 – 1303ق)؛ وسائل المجبین فی خصائص الحسین (ع) ، شیخ جعفر شوشتری ، مترجم محمدحسین شریعتمدار تبریزی؛ کحل العین یا کنزالحسین (ع) ، احمد هزاروی(قرن 13ق)؛ ذخیرة الدارین فی ما یتعلق بسیدنا الحسین (ع) ،عبدالمجید حسینی حائری؛ نفس المهموم فی قتل سیدنا الحسین المظلوم (ع)، شیخ عباس قمی(1254 – 1319ق)؛ نفثة المصدور فی تجدید احزان یوم العاشور ، شیخ عباس قمی(1254 – 1319ق)؛ ازالة الغین عن بصارة العین باثبات شهادة الحسین(ع)، حیدرعلی فیضآبادی(متوفای 1299ق)؛ ریاض القدس و حدائق الانس ، محمدشعبان کردی قزوینی؛ مخزن البکاء فی مصیبة سیدالشهدا (ع) ، محمدصالح برغانی قزوینی(متوفای 1271ق)؛ شرح زیارت عاشورا ، عبدالرسول فیروزکوهی(1226 – 1323ق)؛ بلغة العقلاء فی غربة سیدالشهدا (ع) ، محمدرضا افضل(1250 – 1333ق)؛ شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور ، ابوالفضل طهرانی (1237 – 1316ق)؛مفتاح الجنة للنار جنة ، محمد مقدس زنجانی(متوفای 1312ق)؛ لسان الذاکرین ، هادی نائینی(قرن 13ق)؛ بحرالمصائب و کنزالغرائب ، جعفر تبریزی؛ اکلیل المصائب ، محمد تنکابنی (1234 – 1302ق)؛ کربلای معلی ، میر مظفر علی اسیر لکهنوی(قرن 13ق)؛ فرهنگ خداپرستی ، عبدالوهاب محرم یزدی (متوفای 1294ق)؛ ذخیرة المعاد فی ذکر مصائب سیدالشهداء و اهل بیته الاطهار الاخیار (ع) ، اسماعیل حسینی اردکانی(متوفای 1317ق)؛ ماتمکده، ملا محمد خراسانی (قرن 13ق)؛ نورالمنابر، ابوعبدالله زنجانی (1262 – 1313ق)؛ سعادات ناصری ، ملا آقای دربندی (متوفای 1286ق)؛ طریق البکاء ،محمدحسین گریان شهرابی (قرن 13ق)؛ الفوادح الحسینیه ، حسین آل عصفور (1147 – 1216ق)؛ نفایس الاخبار ، ابوالقاسم سدهی اصفهانی (متوفای 1339ق)؛ اکلیل المصایب فی مصایب الاطایب ، محمد تنکابنی (1234 – 1302ق)؛ شعشة الحسینیه ، محمدجواد یزدی خراسانی (قرن 14ق)؛ ترجمه اللهوف فی قتلی الطفوف ، مترجم محمدطاهر موسوی دزفولی؛ سرّالشهاده، محمدرفیع نظامالعلما (1250 – 1326ق)؛ الفخری: المنتخب فی المراثی و الخطب (979 – 1085ق)؛ بحرالمصائب و کنزالغرائب ، جعفر تبریزی؛ قمقام زخار و صمصام بتار ، فرهاد میرزای قاجار (1233 – 1305ق)؛ مجالس المواعظ و البکاء فی ایام عاشوراء (تقریرات) ، شیخ جعفر شوشتری (1230 – 1303ق)؛ فیض الدموع، محمدابراهیم بدایع نگار (1241 – 1299 ق)؛ حجةالسعادة فی حجةالشهادة ، محمدحسن اعتمادالسلطنه (1295 – 1313ق)؛ الاربعین الحسینیه ، محمد ارباب قمی (1273 – 1341ق)؛ اللهوف فی قتلی الطفوف ، ابن طاوس(589 – 664ق)؛ طوفان البکاء ، محمدابراهیم جوهری (متوفای 1253ق)؛ السیاسة الحسینیة ، مارتین آلمانی و جوزف فرانسوی ، ترجمه سید جلالالدین حسینی کاشانی؛ محن الابرار ، ترجمه مقتل بحارالانوار مجلسی ، ترجمه محمدحسن هشترودی تبریزی؛ عنوان الکلام ، محمدباقر فشارکی (1251 – 1314ق)؛ الکربلا ،جرجی زیدان (1861 – 1914م) ، ترجمه عبدالحسین بن مؤیدالدوله.(پایگاه خبری نسخ خطی در: https://manuscripts.ir/fa/center-news/6266)
246- شیوه های تاریخ نگاری مقتل از آغاز تا پایان قرن پنجم
«مقتل نامه:شیوه های تاریخ نگاری مقتل از آغاز تا پایان قرن پنجم ه.ق» عنوان کتاب از بهاء الدین قهرمانی نژاد شایق است. تاریخ نگاری مقتل، رابطه ای تنگاتنگ با تاریخ نگاری اسلامی دارد. از این رو، پرداختن به اجزا و پیگیری علت ها و عوامل آن یکی از ضروریات امر تحقیق حوزه ی فرهنگ دینی است. مولف در این اثر به بررسی مقتل نگاری از آغاز تا پایان سده ی پنجم هجری پرداخته و منابع و گزارش ها را نقد و تحلیل کرده است. بررسی تفات های اصلی تاریخ نگاری مقتل، تأثیرپذیری از آثار و تأثیر گذاری بر آن ها، تشخیص گزارش های درست از نادرست، شناسایی مؤلفه های اصلی و بررسی برخی آسیب ها از جمله عرصه هایی است که نویسنده به آن ها پرداخته است. همچنین ورود به مقتل های مربوط به سایر ائمه هدی از ویژگی های این اثر محسوب می شود. تحقیق در این کتاب به روش کتابخانه ای و میدانی بوده است و شیوه ی تحقیق نیز، بر مبنای تحلیل گزارش های در منابع مقتلی است. نگارش مقتل از امتیازهای مهم در مکتب کوفه بوده است که در گزارش ها و روایت های اخباریان مشهور این مکتب دیده می شود. این مجموعه روایت ها گاه به شکل کتابی مستقل، تحت عنوان مقتل یا روایتی منفرد در همین موضوع و گاه در ضمن آثار دیگر به ما رسیده است. وجه مشترک همه ی آن ها، یکسان بودن از جهت شکل و محتواست. علل، عوامل و زمینه های اصلی این نوع از تاریخ نگاری، علاوه بر ویژگی های مکتب عراق، برگرفته از نگرش دینی راویان و مورخان از یک سو و تأثیر گرفته از روحیه ی رزمجویانه در مسئله ی نبردهای داخلی در درون حاکمیت ازسوی دیگر است. از همین رو شرح نبردها دست مایه ی اصلی نوشته های مقتلی گردیده است. نتیجه ی عادی این گزارش ها، پدیدار شدن آثاری است که به عنوان مقتل از آن یاد می شود. بررسی شیوه ی این گزارش ها و تفاوت های موجود در آن، ما را به تأثیر پذیری محتوای مقتل از ادبیات رایج در ایام العرب وآثار موجود در نظام نامه ادبیاتی ایران در عهد عباسیان آگاه می سازد. شناختن مرز بین گزارش های موجود در جوامع روایی و منابع تاریخی در مقتل نیز از رسالت های مهم این پژوهش می باشد. همچنین در صدد ارائه ی راه هایی مطمئن برای رسیدن به حلقه های گم شده ی گزارش های مقتلی است که به هر دلیل دست ما نرسیده است ولی قرائن پیرامونی به اصل وجود آن گواهی می دهد. در نهایت، این رساله در صدد شناخت مولفه های مهم تاریخ نگاری مقتل و ارائه ی روش هایی است که آسیب های وارده به این بخش را به پایین ترین حد برساند. فهرست فصل های این کتاب، که توسط بنیاد پژوهش های اسلامی،در سال 1394،و در 340 صفحه منتشر شده، چنین است: فصل اول: تعاریف؛ فصل دوم: بررسی علل، عوامل، زمینه ها و مولفه های (شکلی و محتوایی) تاریخ نگاری مقتل؛ فصل سوم: شرح آثار تاریخ نگاران مقتل؛ فصل چهارم: گزارش مقاتل در جوامع روایی و فصل پنجم: آسیب شناسی در تاریخ نگاری مقتل. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در: https://historylib.com/books/2271)
247- سوء رفتار مأمورین عثمانی نسبت به زوار عتبات عالیات در دوران قاجار
«بررسی مسائل و مشکلات زوار ایرانی در زیارت عتبات عالیات در فاصله سالهای 1900-1920 م/ 1317-1341ه.ق مطالعهی موردی: سوء رفتار مأمورین عثمانی نسبت به زوار» عنوان مقاله ای از مرتضی نورائی و مینا معینی است که در نشریه جستارهای تاریخی(دوره 8، شماره 2،پاییز و زمستان 1396، ص199-221)منتشر شده است. در دوره قاجار بخشی از اتباع ایرانی حاضر در خاک عثمانی، زواری بودند که همه ساله راهی زیارت عتبات می شدند. این زائرین از هنگام حرکت تا بازگشت، با مشکلاتی روبرو می شدند که گاهی مانع رسیدن آنان به مقصد شده و حتی در مواردی به یک عامل بحران زا در روابط دو کشور تبدیل می گردید. یکی از مهم ترین مسائلی که زوار با آن مواجه می شدند، سخت گیری های مأمورین عثمانی نسبت به آنها بود. اما چرا علی رغم توافق هایی که بین دو کشور صورت می گرفت، مأمورین عثمانی نسبت به زوار پیوسته سخت گیری می کردند؟ تعدیات آنها در چه زمینه هایی بود؟ واکنش دولت و مأموران ایران نسبت به آن تعدیات چه بود؟ این سخت گیری ها چه مشکلاتی برای زوار به همراه داشت؟این مقاله بر آن است به روش کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد، به شیوه توصیفی- تحلیلی به پرسش های بالا پاسخ دهد. به نظر می رسد که: مأموران عثمانی به دلیل تعصب مذهبی، کسب منافع مادی و با توجه به سهل انگاری دولت و مأموران ایرانی، به زوار انواع تعدیات را روا می داشتند.(متن کامل مقاله در جستارهای تاریخی در: http://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_3093.html)
248- کارکرد « امنیتبخشی» امامزادگان
«کارکرد امنیتبخشی امامزادگان در ایران با تأکید بر امنیت ملی» نام مقاله ای است که توسط فاطمه سادات علوی علی آبادی و سید علیرضا واسعی نوشته شده و در نشریه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی(دوره ۹،شماره۳۱، تابستان۱۳۹۷) منتشر شده است. هجرت امامزادگان و اقامت ایشان در مناطق مختلف ایران، از جریانات مهم تاریخ اسلام است که منشأ آثار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و موجب نضج و گسترش ایمان و امان مردم ایران گردید. این نوشتار به روش تاریخیتحلیلی با رویکرد جامعهشناسانه و بر پایه نظریه اسلام تمدنی، در صدد واکاوی کارکرد امنیتبخشی امامزادگان در ایران است. با توجه به تأثیر هویت شیعی بر رفتار سیاسی حاکمان جمهوری اسلامی ایران و نیز نوع نگاه و باوری که توده مردم نسبت به امامزادگان داشته و دارند، به نظر میرسد این مزارها در انسجامبخشی هموندان جامعه با یکدیگر از یک سو، با حاکمان از سوی دیگر و ایجاد روحیه استغناء و غیرگریزی که شاخص عمده امنیت شمرده میشود، از سوی سوم نقش ایفا میکنند. دستاورد پژوهش آن است که امامزادگان، عامل مهمی در توسعه و تعمیق امنیت ملی هستند.(متن کامل مقاله در نشریه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی در: http://tarikh.maaref.ac.ir/article-1-597-fa.html)
249- نخستین جریان انتقادی حدیث شیعه
«نخستین جریان انتقادی حدیث شیعه» عنوان مقاله ای از محمد فرقان گوهر است که در نشریه تاریخ و تمدن اسلامی(دوره 14، بهار و تابستان1397،ص 23-48) منتشر شده است. درمیان نگرشهای گوناگونی که نسبت به حدیث وجود دارد، نگرش انتقادی به معنای نقد متون حدیثی بر اساس معیارهای مشخص در میان شیعه کمتر مورد توجه بوده است. شاید یکی از دلایل آن بیاطلاعی از وجود تاریخی این نگرش در دوران ائمه(ع) باشد؛ اما میتوان در میان اصحاب ائمه(ع) نخستین جریان انتقادی را شناسایی کرد که به میراث مکتوب حدیثی با دیده تردید نگریستهاند و به پالایش آن دست یازیدهاند. در این پژوهش با روش تاریخی- روایی چرایی و چگونگی ظهور این جریان انتقادی حدیث شیعی تحلیل و نحوه تعامل این جریان با روایات بررسی شده است. شناسایی غالیان و نقش آنان در میراث مکتوب شیعه مهمترین دستاورد این جریان انتقادی به شمار میآید که حاصل آن تألیف کتابهایی در نقد راویان و متن، گردآوری احادیث معتبر، ترویج فرهنگ عرضه احادیث و مکتوبات بر ائمه(ع) و قرآن و سنت بوده است. (نشریه تاریخ و تمدن اسلامی در: http://jhcin.srbiau.ac.ir/article_12890.html)
250- انتشار پنجمین اثر از مجموعۀ «مطالعات ایرانی- اسلامی»: روزنامۀ عاشورا
پس از دو کتاب «از گنجینههای نسخ خطّی» و «المُتَبَقِّی مِن کُتُب مَفقُودة» تألیف دکتر حسن انصاری، و ترجمۀ کتاب «فیلسوف یهودی بغداد (ابن کَمّونه و آثار او)» نوشتۀ زابینه اشمیتکه و رضا پورجوادی، و برگردان عربیِ کتاب اخلاق ناصری موسوم به الأخلاق النصیریّة فی تعریب الأخلاق الناصریّة به قلم رُکنالدّین محمّد جُرجانی (زنده در ۷۲۸ ه.ق)، «روزنامۀ عاشورا» پنجمین اثری است که در ضمن سلسلۀ «مطالعات ایرانی _ اسلامی» منتشر میشود. روزنامۀ عاشورا ترجمۀ فارسی کتاب یَوم الطَّفّ تألیف آیة الله شیخ هادی نجفی در باب گزارش وقایع روز عاشورا است که به خامۀ جویا جهانبخش فراهم آمده. این کتابِ ارزشمند گزارشی است مبسوط و بقدر میسور دقیق از رُخدادهای روز عاشورا که بر بنیاد منابع و متون تاریخی و رِوایی و ادبیِ گوناگون و اغلب کهن تدوین یافته است. کوشش نویسنده و ترجُمان در این اثر برای گردآوری نقلها و اَخبار متعدّد و متنوّع دربارۀ حوادث روز عاشورا و داوری و عیارسنجی عالمانه در باب آنها، این اثر را کتابی کمنظیر در زمینۀ شناخت وقایع روز عاشورا ساخته است. خواست مؤلِّف و نیّت مترجمِ روزنامۀ عاشورا از تمهید این دفتر ارائۀ مجموعهای از متون و گفتاوردهای برگرفته از منابع اصلی و اصیل در خصوص واقعۀ شهادت امام حُسَین (علیهالسّلام) و یاران وفادار ایشان در کربلا بوده است تا هم تصویر بهنسبت روشنی از رُخدادهای روز عاشورا عرضه شود و هم زمینهساز تأمّلات و تحقیقات بیشتر در این موضوع گردد.
نویسندۀ کتاب، بر اساس منابع و مقاتل مختلفِ معتبر، گزارشهای گوناگون در خصوص شهادت هر یک از شهیدان کربلا را بهترتیب تاریخی کنار هم نهاده و اغلب به مقایسه و جرح و تعدیل آنها نیز پرداخته است و خواننده را در میان انبوه اَخبار سرگردان رها نکرده. بدینسان، حاصل کار ایشان گزارشی محقّقانه از وقایع روز عاشوراست که برای خوانندگان عالِم و عامی که بهدنبال مقتلی در مجموع معتبر هستند سودمند میافتد. افزون بر این، قلم فخیم و ادیبانۀ مترجمِ کتاب ارزش اثر را دوچندان کرده و اِمعان نظر و اِعمال دقّت او در نقل و ترجمۀ عبارات و ضبط أسامی و اصطلاحات، روزنامۀ عاشورا را کتابی شاخص و متمایز در میان بسیاری از مقاتل نموده است. با توجّه به ویژگیها و امتیازات یادشده، بیگمان انتشار این کتاب در جبران بخشی از کاستیهای فراوان در عرصۀ عاشورا پژوهی مؤثِّر میافتد. (کلام پژوهی در: http://ataeinazari.kateban.com/post/3718)
دکتر سیدمسعود شاهمرادی
228- تازه ترین دیدگا ههای فان اس و مادلونگ در باب تکوین تشیّع و مسئلۀ جانشینی پیامبر(ص)
«مروری بر تازه ترین دیدگا ههای فان اس و مادلونگ در باب تکوین تشیّع و مسئلۀ جانشینی پیامبر(ص)» عنوان مقاله ای از حمید عطایی نظری است که در نشریه آینه پژوهش(دوره 29، شماره 170، تابستان 1397، صفحه 3-8) منتشر شده است. ویلفرد مادلونگ اسلام شناس برجستۀ آلمانی، به مناسبت معرّفی و نقد کتاب ارزشمندِ «یکی و دیگر (یعنی: خدا و همۀ اندیشه های انسان در باب او) ملاحظاتی در باب کتابهای مِلَل و نِحَل نگاشتی اسلامی» نوشتۀ دیگر اسلام پژوه برجستۀ آلمانی، پروفسور یوزف فان اس، به اختصار بسیار، دیدگا ههای خویش را در باب مسألۀ جانشینی پیامبر ا کرم (ص) و موضع شیعیان و اهل سنّت در این باره بازگو کرده است و این بار با صراحتی بیشتر به تبیین و توضیح نظرگاه خویش و آنچه در کتاب جانشینی حضرت محمّد (ص) بیان کرده بود، پرداخته است. به جهت اهمّیّت نگرشها و نظرگاه هایی که وی در مقالۀ یادشده دربارۀ تاریخ پیدائی تشیّع و موضوع جانشینی پیامبر (ص) و نقد برخی از آراء فان اس در مسائل یادشده، مطرح کرده است، در این نوشتار به طور جدا گانه بعضِ آراء شایان توجّه او در این موضوعات مرور می شود.(متن کامل مقاله در آینه پژوهش: http://jap.isca.ac.ir/?_action=article&au=10410&_au)
229- مقامهای حضرت مهدی (عج) در عراق
«مقامهای حضرت مهدی (عج) در عراق» عنوان مقاله ای از احمد خامه یار است که در نشریه فرهنگ زیارت(شماره ۳۰، بهار ۱۳۹۶، ص۹۷-۱۱۵٫) منتشر شده است. مقامهای حضرت مهدی (عج) از اماکن متبرکهای است که در منابع شیعه برای آنها آداب و فضائلی بیان شده است. در کشور عراق چندین مقام برای حضرت مهدی (عج) وجود دارد که شماری از آنها از دیرباز، زیارتگاههای مشهور و شناخته شده شیعیان بوده است. مهمترین این مقامها شامل سرداب غیبت در سامرا، مقامهای حضرت مهدی(عج) در مسجد سهله و قبرستان وادیالسلام و در شهرهای حلّه، کربلا و نعمانیه است. در این نوشتار به معرفی و بررسی اجمالی این مقامها پرداختهایم.(زیارتگاههای اسلامی در: http://islamicshrines.net/?p=964)
230- پیشینه تاریخی برگزاری مراسم روز عاشورا در جوامع شیعی
درباره زمان پیدایش و شکلگیری مراسم روز عاشورا در میان جوامع شیعی، با استناد به گزارشهای مورخان معتبر عراقی همچون ابن جوزی (المنتظم، ج۱۴، ص۱۵۰) و ابن اثیر (الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۴۹) مبنی بر عزاداریهای شیعیان بغداد در روز عاشورا که در زمان معزّالدوله دیلمی (حکومت: ۳۳۴-۳۵۸ق) از سال ۳۵۲ق آغاز شد و در سالهای بعد نیز ادامه یافت، دیدگاهی که میان بسیاری از اسلامشناسان و پژوهشگران تاریخ تشیع، از جمله علیاصغر فقیهی (تاریخ آلبویه، ص۳۰)، هاینس هالم (شیعه، ص۶۱)، حمزة الحسن (طقوس التشیّع، ص۴۴۰) و دیگران رواج یافته، آن است که این عزاداریها، نخستین مراسمهای رسمی و عمومی روز عاشورا در میان جوامع شیعی بوده و در واقع آلبویه نخستین حکومتی بودهاند که برپایی چنین مراسمی را حمایت کرده و به ترویج آن پرداختهاند. چنانکه گزارشهای همان مورخان، حاکی از برپایی مراسم جشن و سرور روز غدیر پیش از مراسم سوگواری روز عاشورا، یعنی به فاصله زمانی کمتر از یک ماه از آن بوده است. سید صالح شهرستانی نیز در کتاب خود تاریخ النیاحة علی الامام الحسین (ع)،ج۱، ص۱۴۷ و ۱۴۹) توضیح داده است که آل بویه نخستین کسانی نبودند که سوگواری و عزاداری امام حسین (ع) را به وجود آوردند؛ بلکه آنها نخستین کسانی بودند که عزاداری را از حالت برگزاری پنهانی و خصوصی آن در داخل خانهها و مجالس شخصی خارج کردند و به میان بازارها و خیابانها آوردند. شواهد و گزارشهایی نیز وجود دارد که در سالهای پیش از سال ۳۵۲ق، شیعیان بغداد به سوگواری امام حسین (ع) میپرداختهاند؛ اما این گزارشها دلالتی ندارد بر آنکه این سوگواریها به شکل مراسم رسمی و عمومی در روز عاشورا برگزار میشده است. همچنین در کنار گزارشهای برپایی مراسم روز عاشورای بغداد در دوره آل بویه، گزارشهایی نیز از برپایی مراسم روز عاشورا (و نیز مراسم روز غدیر) در قاهره در دوره خلیفه فاطمی المعزّ لدین الله (حکومت: ۳۴۱-۳۶۵ق)، و به طور مشخص از سال ۳۶۳ق، یعنی کمتر از یک سال از ورود وی به مصر، در منابع تاریخی نقل شده است. با این حال، به نظر میرسد مراسم رسمی روز عاشورا، پیشینه کهنتری از آنچه تا کنون عموم پژوهشگران میپنداشتهاند، داشته است. مستند این ادعا، گزارشی است که به واسطه نقل قولِ ارزشمند مقریزی (درگذشته ۸۴۵ق)، مورخ برجسته مصر در دوره مملوکی، از ابن زولاق (درگذشته ۳۸۷ق)، مورخ برجسته دیگر مصری که در سده چهارم هجری زیسته و دوره پیش و پس از ورود فاطمیان به مصر را درک کرده، به دست ما رسیده است. عبارتی که مقریزی از ابن زولاق ـ احتمالاً از کتاب مفقود وی سیرة المُعزّ لدین الله ـ نقل کرده، چنین است: «وکانت مصر لا تخلو من الفتن فی یوم عاشوراء عند قبر کلثم وقبر نفیسة بنت الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی طالب فی الأیام الإخشیدیة والکافوریة، وکان سودان کافور یتعصبون على الشیعة، ویتعلّق السودان فی الطرق بالناس، ویقولون للرجل: مَن خالک؟ فإن قال معاویة أکرموه، وإن سکت لقی المکروه، وأُخذت ثیابه وما معه، حتى کان کافور یوکل بأبواب الصحراء، ویمنع الناس من الخروج».(بنگرید: مقریزی، الخطط المقریزیة، ج۲، ص۲۱۲؛ اتعاظ الحنفاء بأخبار الائمة الفاطمیّین الخلفاء، ج۱، ص۱۴۶)از این گزارش چنین برمیآید که در دوره حاکمیت بنیاخشید (۳۲۳-۳۵۸ق)، در نیمه نخست سده چهارم، شیعیان مصر در روز عاشورا در دو زیارتگاه نفیسه بنت حسن بن زید بن امام حسن (ع)، همسر اسحاق بن امام جعفر صادق (ع)، که تا به امروز از زیارتگاههای برجسته و مشهور اهل بیت در مصر به شمار میآید، و نیز در مزار کلثم یا کلثوم دختر قاسم بن محمد بن امام جعفر صادق (ع)، به سوگواری میپرداختند و البته در دوره کافور، غلام اخشید(حکومت: ۳۵۵-۳۵۷ق)، با تعصّب و سختگیری وی و عواملش مواجه میشدند. در واقع با استناد به این گزارش میتوان گفت: مراسم روز عاشورا پیش از دوره آل بویه و خلفای فاطمی مصر پیشینه داشته و با توجه به گزارشهایی که به دست ما رسیده، لااقل از نیمه اول سده چهارم، در میان جامعه شیعی مصر جریان داشته است. (گنجینه در: http://ganjineh.kateban.com/post/3719)
231- جهان زندگی در جمکران: روایت زندگی منتظرانه
یکی از اماکنی که در ایران با اعتقاد به منجی موعود مرتبط شده و تقدس پیدا کرده است، مسجد جمکران است. این مسجد به اعتقاد برخی از شیعیان به فرمان مستقیم امام زمان (عج) ساخته شده و با توجه به وسعت نفوذ این تفکر و ماهیت آن به نظر میرسد آن را به عنوان یک پدیده فراگیر اجتماعی باید مطالعه نمود. کتاب «جهان زندگی در جمکران: روایت زندگی منتظرانه» به قلم سکینهخاتون تشتزرین و زیر نظر دکتر حسن محدثی تلاش کرده است تا این موضوع را به لحاظ جامعهشناختی مورد پژوهش و بررسی قرار دهد. این کتاب در سال ۱۳۹۷توسط انتشارات نقد فرهنگ در ۲۵۹ صفحه به چاپ رسیده و پس از مقدمه دکتر محدثی، شامل فصول مدخل بحث، اندیشهها و تأملات نظری، گفتار در روش، جهان زندگی زائر جمکران و نتایج است. دکتر محدثی مقدمه این کتاب را با این سوال آغاز میکند که چرا این یا آن فرد دیندار، از گوشهای از این سرزمین پهناور برمیخیزد و به زیارت مسجد جمکران میرود؟ آیا به راستی آنها مردمی منتظرند؟ او میگوید تصور ما در آغاز بر این بود که با این پژوهش میتوانیم روایتهایی از زندگی منتظرانه را گردآوری کنیم در حالی که در میان کنشگران این میدان، به روایتهایی از انتظار دست نیافتیم. منتظر، جویای تغییر و برهم خوردن وضع کنونی است اما آنچه ما دیدیم، عمدتاً مطالباتی بود که مردمانی بی پشتیبان و بی پناه و دچار حرمان، در مکانی مقدس به پیشگاه امام شیعی عرضه داشته بودند. (صفحه ۱۰)خانم تشت زرین، در فصل نخست این کتاب، اذعان میدارد که در این تحقیق با مطالعه زندگی زیسته افراد منتظر که باورمندان به ظهور منجی هستند، در پی شناسایی و کشف عواملی است که سبب شدهاند این باور در درون آنها فعال شود و به دنبال آن به بررسی نمودهای فردی و اجتماعی این باور که در کنشهای معتقدان به آن بروز مینماید میپردازد. او اضافه میکند، باور به منجی در میان شیعیان به نحو فراگیری وجود دارد و در برهههای خاصی از تاریخ زندگی فرد، این باور برجسته و نیرومند میشود و گاهی موجب میشود که فرد معتقد به منجی به مکانی کشیده شود که مظهر و یادآور حضور و نقشآفرینی منجی است. لذا ما نیازمند تبیینی هستیم که نشان دهد در چه برهههایی و چگونه این باور برجسته، نیرومند و تأثیرگذار میشود. (صفحه ۴۶)او با ایجاد تلفیقی از نظریهها و با استفاده از روش کیفی «مشاهده» و «روایت» دست به این تحقیق زده و بر اساس ویژگیهای شخصی و اجتماعی، زائران را به سه گروه دستهبندی کرده است. گروه اول افرادی هستند که میتوان حضورشان در مسجد جمکران را با حاجت خواستن جهت رفع مشکلات زندگی روزمرهشان پیوند زد. گروه دوم، شامل مصاحبهشوندگانی میشود که حضور آنها در مسجد مبتنی بر اعتقادات دینی فرد بوده است و با نیت کسب اجر اخروی یا کسب رضایت امام زمان (عج) اتفاق میافتد. گروه سوم نیز شامل افرادی است که حضورشان در مسجد جمکران انتخابی نیست و به دلایل مختلفی مثل در مسیر مسافرت بودن این مسجد یا مسائل شخصی دیگر اتفاق افتاده است. (صفحه ۹۵) او در مجموع با ۳۰ نفر اعم از زن و مرد با میزان تحصیلات و مشاغل مختلف مصاحبه عمیق و کیفی انجام داده است، ویژگیهای منجی را از منظر آنان استخراج کرده و سپس با استفاده از نظریه محرومیت مصاحبهها را مورد تبیین جامعهشناختی قرار داده است. انواع محرومیت از قبیل محرومیت روانی، محرومیت اقتصادی، محرومیت اجتماعی، محرومیت ارگانیسمی (مشکل جسمانی)، در نگرش افراد به امام زمان و مسجد جمکران تأثیرگذار هستند. تشتزرین پس از بررسی ویژگیهای هر گروه، و مفهوم انتظار به مثابه یک امر اجتماعی را در آنها مورد بررسی قرار داده است.به گفته تشتزرین، جهان زندگی در جمکران به نوعی از تبادل و ارتباط بین کنشگر (زائران) با مکان و سایر کنشگران در زمان ساخته میشود که میتواند دو گونه باشد: گونه یا سنخ اول، جهانی جمعی است که در این سنخ زائر با حضور در جمکران و شرکت در مراسم آن، احساس نزدیکی و یگانگی با جمع دارد؛ و سنخ دوم جهانی شخصی است. افراد در این جهان خودساخته که حریمی کاملاً شخصی برای آنها فراهم میکند، لحظاتی را در آرامش به سر میبرند و از آن احساس رضایتی وافر دارند. او در بررسی مفهوم انتظار و تجربه زیسته انتظار زائران میگوید، انتظار حسی از دردناکی و مطالبه شرایط نوین را در خود دارد. پس منتظر قاعدتاً باید امیدوارانه و دردمندانه به افق و به فردا بنگرد تا بلکه عنقریب به مقصود برسد. شاید تنها طریقی که میتواند او را تسکین دهد اندیشیدن به این است که بالاخره میآید و وقتی بیاید، از این بیقراری خلاصی خواهیم یافت. این امر به لحاظ کلامی در اغلب مصاحبهها دیده شده اما دامنه و گستره امید به بهبود وضعیت و تحقق شرایط بهتر در آنها متفاوت است. از سویی نمود و بروز بیرونی این انتظار و چشمبهراهی در رفتارها و کنشهای آنان در زندگی روزمرهشان به صورت بسیار محدود مشاهده شده است. او در پایان به گفته دکتر محدثی اشاره میکند که «در تجربه زیسته انتظار، نوعی بیقراری و بیتابی و دردناکی و گاه حتی خشمناکی هست؛ اما بر حسب این یافتهها، زائر جمکران عملاً هیچ فرقی با زائر دیگر مکانهای مقدس ندارد. به عبارت دیگر، نمیتوان از تجربه زیسته انتظار در جمکران سخن گفت...» (صفحه ۱۸۷)کتاب «جهان زندگی در جمکران» را میتوان اثری درخور، روشمند و پریافته در حوزه جامعهشناسی تشیع دانست. داشتن بنیان نظری قوی، مصاحبه با ۳۰ نفر از زائران مسجد جمکران (علیرغم مشکلات فراوانی که برای این کار وجود داشته) و تحلیل دقیق و موشکافانه مصاحبهها، نتایج مهمی را در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار میدهد.( http://www.socio-shia.com/index.php/news-reports/90-mainnews/397)
232- بقعه سید علی صفوی معروف به سلطانعلی سیاهپوش «پیر رودبند»
در محله رودبند در شمال غربی شهر دزفول و در ارتفاعی مشرف به رودخانه، بقعه«پیر رودبند» قرار دارد که از گذشته دور زیارتگاه اهالی شهر دزفول بوده است. سید علی صفوی معروف به سلطانعلی سیاهپوش یا پیر رودبند یا «آقا رودبند» نسبش با ۲۲ واسطه به امام موسی کاظم (ع) میرسد. رودبند نوه شیخ صفی الدین اردبیلی و پدربزرگ شاه اسماعیل ص بوده است. وی که در اردبیل میزیسته است درجریان سفر زیارتی به کاظمین شبی رؤیایی می بیند که در آن از طرف امام جواد(ع) مأموریت می یابد که به دیار دزفول هجرت کرده و در آنجا مردم را به تشیع دعوت کند؛ لذا به دزفول مهاجرت نموده و در پایان عمرش در همین محل هم مدفون شده است. در شرح حال وی میگویند: سیدعلی صفوی به آنچه مأمور بوده است عمل نموده و مردم را به تشیع دعوت میکند، اما مردم دعوت او را نپذیرفته و منکرش می شوند؛ تا اینکه در پی طغیان رودخانه «دز» سیدعلی در محلی که بقعه ایشان قرار دارد دعا نموده و رود خروشان دز آرام می شود. پس از این اتفاق غیر معمول مردم به سمت او تمایل پیدا میکنند و دعوت او را میپذیرند و از آن پس به او لقب «رودبند» می دهند. پیر رودبند به خاطر این اتفاق در بین مردم عزیز میشود و بعد از مرگ بقعه و بارگاهی برایش بنا میشود که تبدیل به محلی برای زیارت و گرفتن حاجات مردم میگردد.برای درک بهتر زیارت امامزاده، ابتدا باید توصیفی از مکان ارائه شود.«مکان، بستری است که متن و مناسک را به زائران گره میزند. به همین جهت درک کلی از ویژگیهای فضا لازمه فهم بهتر این پدیده است. مناسک زیارتی همگی در چارچوب مکان رخ میدهند». بقعه «امامزاده رودبند» در ردیف آثار ملی ایران هم به ثبت رسیدهاست. تاریخ ساخت این بنا به دوره تیموریان (۷۷۱–۸۴۵ هجری قمری) تعلق دارد ولی مرمت آن مربوط به روزگار شاه عباس صفوی و به سال ۱۰۳۰ هجری قمری است.گنبد سفیدرنگ این بنا مضرس و دارای ۲۰ سط است که این سبک معماری متعلق به خوزستان و بوشهر میباشد. روی دیوار های بقعه نقاشیهای قدیمی دیده میشود که تمثالهایی از ائمه هستند و در کنارهر تصویر نامها به زبان عبری نگاشته شده است؛ مثلا «شبر» و «شبیر» که نامهای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در زبان عبری هستند. در کنار بقعه درخت کناری وجود دارد که زائران با نیت حاجت گرفتن به آن پارچههایی گره زدهاند. در پایین بقعه، کنار رودخانه، یک محوطه دنج و کوچک ساخته شده است که زائران برای خوردن غذا، چای و... به آنجا میآیند و روی تختهایی مشرف به رودخانه نشسته و استراحت میکنند. وجود چشمانداز زیبا و آرامبخش رودخانه باعث شده است خیلی از افراد رهگذر برای آمدن به زیارتگاه «آقا رودبند» ترغیب شوند. ساختار کالبدی بنا این امکان را به زائران میدهد که در عین اینکه در سایهی مکان مقدس هستند به امور عرفی مانند تفریح بپردازند. کلیت بنای بقعه ومحوطه اطراف آن در اینجا، میتواند شمایی از تصویر ایدهآل نسبت میان دو جهان با هم و با زائر باشد. درمحوطه زیارتگاه «امامزاده رودبند» قبرستانی قدیمی وجود دارد که هنوز هم مورد استفاده است بنابراین بخشی از جمعیت زائران این بقعه افرادی هستند که برای زیارت اهل قبور میآیند. این زیارتگاه همچنین ازگذشته محل تجمعات مذهبی و مناسکی مهم به ویژه دستجات عزاداری در ظهر تاسوعا و عاشورا بوده است و نمادی از دینداری و علقههای مذهبی مردم دزفول محسوب میشود. از اهالی قدیم دزفول نقل شده است که اسرایی که امیر تیمور گورکانی در بازگشت از جنگ و عبور ازمنطقه دزفول همراه خود آورده بود به شفاعت سید علی از مرگ نجات پیدا می کنند و به احترام او که همیشه عزادار امام حسین(ع) بوده، لباس سیاه پوشیده و خادم حضرت شده و بعدها محله سیاهپوشان را در شهر دزفول تشکیل دادند که این محله هنوز از محلههای معروف شهر محسوب میشود. گفته میشود از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مردم دزفول برای اتحاد بیشتر، بقعه رودبند را برای تجمع عزاداران در نظر گرفتند. وجود بقاع و اماکن زیارتی مانند مقبره «پیر رودبند» در این منطقه علاوه بر کارکرد زیارتی و سیاحتی دارای کارکردهای انسجام بخش اجتماعی مهمی نیز بودهاند؛ چرا که در تاریخ این شهر از گذشته و تا به امروز اعتقادات مذهبی محوریت انسجام و همبستگی و مکانهای زیارتی و مقدس مرکز ثقل کنشهای مناسکی مردم بوده اند. (جامعه شناسی تشیع در: http://www.socio-shia.com/index.php/sociology-of-shia-fields/shia-ziarat/388)
233- علمای شیعه لبنانی و اصلاح فرهنگ عزاداری
«علمای شیعه لبنانی و اصلاح فرهنگ عزاداری بازتابی از اصلاحطلبی علمای ایرانی با تکیه بر کتاب مبارزه علمای اصلاحطلب لبنان با تحریفات عاشورا» عنوان مقاله ای است که توسط محمد رجائی نژاد و محمدرضا بارانی تألیف شده و در نشریه شیعه پژوهی(دوره 4، شماره 13، زمستان 1396، صفحه 73-96) منتشر شده است. پیوند مذهبیِ شیعیان امامیۀ ایران و لبنان، بهویژه از دوران صفویه، محدود به آموزههای مذهبی یکسویۀ عالمان لبنانی برای شیعیان ایرانی نماند و با گذر زمان دوسویه شد و منجر به تعامل فرهنگی گردید. در این دادوستد فرهنگی، گاه آسیبها و ناهنجاریهای مذهبی نیز جابهجا شده است. از آن میان تحریفات و خرافات عاشورا است. خانم سابرینا مرون در کتاب خود اشاره کرده است که تأثیرپذیری فرهنگ عزاداری شیعیان لبنان از ایران موجب جابهجایی تحریفات و خرافات عاشورایی شده است و برخی علمای اصلاحگر لبنانی به رهبری محسن امین در پی اصلاح آن برآمدند. در پژوهش پیشرو ضمن بررسی و تحلیل همین مسئله در گسترۀ هفتادسالۀ تاریخ مذهبی شیعیان لبنان، به اثرپذیری جنبش اصلاحطلبی علمای شیعۀ لبنان از اصلاحطلبی مذهبی ایرانی نیز اشاره میشود؛ مسئلهای که خانم مرون از آن غفلت کرده است. در واقع اصلاحطلبی مذهبی نیز دوسویه بوده است و علمای هر دو بلاد متأثر از هم بودهاند. (متن کامل مقاله در شیعه پژوهی در: http://shia.urd.ac.ir/article_61652.html)
234- نقش قومس در دولت اسماعیلیة نزاری ایران
«نقش قومس در دولت اسماعیلیة نزاری ایران» عنوان مقاله است که توسط سید محمد سید یزدی، سید رسول موسوی حاجی، جواد نیستانی، سید مهدی موسوی کوهپر و فاطمه جان احمدی تألیف شده و در نشریه پژوهشنامه تاریخ های محلی ایران(دوره 6، شماره دوم ، بهار و تابستان 1397، صفحه 169-184)منتشر شده است. ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیه¬ای بود که پایگاههای نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعه-های آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعهها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهرهگیری از اختلافات داخلی میان سلجوقیان، توانستند دژ گردکوه و چندین قلعة دیگر را در ایالت قومس به دست آورند و بهتدریج قومس را به قلمرو خود منضم کنند. این پژوهش با گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی، با روش تحلیلی استنتاجی و نیز تکیه بر نتایج بررسی میدانی باستان¬شناختی قلعههای اسماعیلیة قومس، بهدنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است: دلایل اهمیت قومس برای اسماعیلیان و نقش آن در اقتداربخشی به دولت اسماعیلیة نزاری ایران چه بوده است؟ حاصل پژوهش نشان داد که این ایالت از دو جنبه برای نزاریان مهم بوده است: نخست، قرار گرفتن آن در میان دو مرکز استراتژیک آنها یعنی رودبار الموت و قهستان و عملکرد آن به عنوان پل ارتباطی میان این دو ناحیه؛ دو دیگر، گذر شاهراه تجاری و مواصلاتی خراسان از این ناحیه. این ویژگی¬ها از طرفی سبب یکپارچگی قلمرو اسماعیلیان ¬شد و از طرف دیگر تسلط بر قلعههای این ناحیه، بهویژه گردکوه، تسلط بر شاهراهِ خراسان و شاخههای آن را به دنبال داشت و مجموع این موقعیت¬ها بهوضوح بر قدرت سیاسی و اقتصادی نزاریان افزود.(متن کامل مقاله در پژوهشنامه تاریخ های محلی ایران در: http://localhistories.journals.pnu.ac.ir/article_5051.html)
235- یک برداشت غلط در شیعه شناسی
امروزه در بخشی از نوشته های شیعه شناسی برداشت غلطی رایج شده و آن اینکه تشیع در اصل مذهبی باطنی بوده و بعد به دلیل قدرت گرفتن آل بویه به عنوان دولتی شیعی و قدرت گرفتن متکلمان در بغداد و نیاز به ارائه منظومه ای فقهی از امامیه در کنار سایر مذاهب اسلامی جنبه های باطنی به حاشیه رفته و جنبه های فقهی و کلامی این مکتب رشد کرده است. در واقع تحولی را معتقدند از تشیع به مثابه دیانتی فراعقلی به مذهبی عقل گرا. اصل اینکه امامیه در زمان مکتب بغدادی خود در عصر آل بویه به توسعه نظام فقهی روی آوردند و ضرورت های آن طبعا درست است اما اینکه امامیه از آغاز مکتبی باطنی بوده که فقه و شریعت در آن حاشیه ای بوده البته سخنی است نادرست. شاهد آشکار نادرستی این سخن هم کتاب کافی کلینی است که قبل از برآمدن آل بویه در ری و بغداد نوشته شد و ربطی به مکتب بغدادی متکلمان ندارد اما با این وصف کتاب کافی یک کتاب فقهی در حد ممتاز است. کلینی در عین حال که محدث بوده فقیه هم بوده است و برای خود مبانی در فقه داشته است و این از خود کتاب کافی هم بر می آید. امامیه از خیلی قبل از مکتب بغداد به ضرورت تدوین فقه اهل بیت به روایت خودشان اهتمام ورزیدند و این از منابع کتاب کافی معلوم است. بنابراین اصل سخن درست است اما زمان بندی آن غلط. (حسن انصاری در بررسی های تاریخی: http://ansari.kateban.com/post/3696)
236- تحولات عزاداری در ایران
کتاب «تراژدی جهان اسلام» توسط نشر آرما منتشر شد. این کتاب سه جلدی که در 1750 صفحه منتشر شده، حاصل نزدیک به یک دهه تلاش و پژوهش محسن حسام مظاهری در خصوص تحولات عزاداری در ایران است. دوره تاریخی در این اثر دوره صفویه تا زمان حاضر را دربرمی¬گیرد. ز آن¬جایی¬که مهم-ترین منابع تاریخی در مورد دوره صفویه گزارش¬هایی است که غیر ایرانیان از دوران سفر و اقامت¬شان در ایران نگاشته¬اند، این پژوهش بر بررسی این گزارش¬ها استوار است. درمجموع برای نگارش کتاب «تراژدی جهان اسلام»، حدود ۵۰۰ منبع فارسی (اعم از کتاب و مقاله) و بیش از ۱۵۰ منبع به زبانهای دیگر، به قلم بیش از ۳۱۰ نفر شرقشناس، ایرانشناس و سفرنامهنویس بررسی شده است.این کتاب دو بخش اصلی دارد که در بخش اول گزارش¬های و توصیف¬های سفرنامه¬نویسان خارجی در مورد تجربه-شان از حضور در مراسم عزاداری و همچنین اسناد تصویری شامل عکس و نقاشی¬های گردآوری شده آمده است. این بخش ۸ فصل دارد و در هر یک از آنها ابتدا توضیحی در مورد زمینه تاریخی-فرهنگی برگزاری عزاداری¬ها در آن مقطع زمانی ذکر شده است؛ سپس ویژگی¬های مهم عزاداری در آن دوره آمده و در نهایت متن کامل گزارشها بهترتیب تاریخ ثبتشان، همراه با معرفی نویسنده و منبع، بررسی، نقد و ارزیابی شدهاند. در بخش دوم، آثار ۴۰ نفر از مستشرقان و ایران¬شناسان در مورد عزاداری و آیین¬ها بررسی شده است. تعداد منابع این بخش نسبت به بخش اول کمتر است زیرا این اثر صرفاً بر متون ترجمه شده تکیه دارد و در ترجمه منابع شیعه¬پژوهی ما با ضعف مواجهیم.(جامعه شناسی تشیع در: http://www.socio-shia.com/index.php/news-
reports/90-mainnews/399) 237- ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانی
«نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانی» عنوان مقاله ای از حمید عطایی است که در نشریه آیینه پژوهش(دوره 29، شماره 171، تابستان 1397،ص3-56) منتشر شده است. در چکیده این مقاله چنین آمده: «کلام امامیّه در طول تاریخ جریان یکسان و یکدستی نبوده است و دستخوش تحوّلات بسیار در ابعاد مختلف شده است. متکلّمان امامی در ادوار گونا گون تحت تأثیر عوامل مختلف به ویژه اثرپذیری از مکاتب فکری مطرح در تمدّن اسلامی خاصّه کلام معتزلی و اشعری و فلسفۀ سینوی و حکمت صدرائی نظامهای کلامی متفاوتی از باورهای دینی تشیّع امامی را ارائه نموده اند. آشنایی با مکاتب کلامی و گرایشهای مختلفی که در کلام امامیّه پدیدآمده است پیش نیاز هرگونه پژوهش دقیق در این دانش است. با این وصف، تا کنون هیچ دسته بندی مشخّصِ معیاری از مکاتب کلامی امامیّه ارائه نشده است که هم نمایانگر سبک ها و گرایش های اصلیِ مختلف موجود در تاریخ کلام امامیّه باشد و هم مقبول و مورد اّتفاق نظر پژوهشگران این عرصه قرار گرفته باشد. در نوشتار حاضر، تاش می شود پیشنهادی در خصوص دسته بندی ادوار و مکاتب کلامی امامیّه ارائه گردد. بر بنیاد این دسته بندی تازه، ادوار و مکاتب گوناگون تکوین یافته در کلام امامیّه در قرون میانی(از قرن چهارم تا قرن یازدهم هجری قمری)بر اساس سبک اندیشگی و مبانی کلامی متمایز متکلّمان امامی به چهار دورۀ: کلام معتزلی شامل مکاتب بغداد متقدّم و متأخّر و مکتب حلّۀ متقدّم؛ کلام معتزلی - فلسفی در مکتب حلّۀ متأخّر؛ کلام فلسفی در مکتب قم و کلام فلسفی- عرفانی در مکتب اصفهان طبقه بندی می شود.»(متن کامل مقاله در آینه پژوهش در: http://jap.isca.ac.ir/article_66051.html)
238- شیعیان ترک «شیعیان ترک و قلب شیعه» عنوان اثری از الیاس واحدی است که توسط موسسه
مطالعات اندیشه سازان نور در سال 1397 منتشر شده است. شیعیان عموما در جغرافیای حساس خاورمیانه سکونت دارند که از نظر امنیتی و اقتصادی از گلوگاه های بین المللی محسوب می شود. در این میان شیعیان ترک به علت استقرار در خاورمیانه و نیز اوراسیا در منطقه حساس تری قرار دارند. اوراسیا و مناطق همجوار آن مانند بالکان پلی بین آسیا و اروپا هستند؛ بنابراین شناخت دقیق تر جغرافیای شیعیان ترک از لازمه های اساسی شمرده می شود. گفتنی است جمهوری اسلامی ایران در قلمرو شیعیان ترک با رقبای جدی از قبیل ترکیه، روسیه و ... روبه روست. همچنین ایران با داشتن بیشترین جمعیت شیعه آذری زبان و پیشرو بودن این شیعیان در عالم تشیع در صورت بهره برداری بهینه از این فرصت می تواند دروازه های نوینی را در مقابل فرهنگ و تمدن اسلامی – ایرانی بگشاید. برای نیل به این مهم لازم است جغرافیای شیعیات ترک به درستی و بر پایه ی واقعیت های موجود و نیز بر پایه ی برآوردهای آتی ارزیابی و تحلیل شود و نهادهای سیاستگذار بر این اساس سیاست های مؤثری تدوین کنند. از سوی دیگر پرداختن به مفاهیمی مانند ژئوپلیتیک شیعی و شیعیان ترک در فضای نخبگی و رسانه ای ایران رویه ی چندان رایجی نیست و برخی پرداختن به این موضوعات را سبب شیعه هراسی در افکار عمومی می دانند؛ ولی واقعیت این است که این مفاهیم برای دیگران کاملا جا افتاده است و آن ها برنامه های مقابله در برابر ژئوپلیتیک شیعی را تدوین کرده اند. از این رو نپرداختن به این موضوع نتیجه ای جز دور ماندن جامعه ی ایرانی از آن نخواهد داشت. همچنین پرداختن به مسئله قومیت در کنار مذهب تشیع سبب شناخت موزائیک وار و دقیق اجزای مختلف عالم تشیع و در نهایت درک بهتر تصویر بزرگ و کامل از جهان شیعه خواهد شد. محدوده ی مکانی پژوهش، جغرافیای شیعیان ترک زبان خارج از ایران شامل جمهوری آذربایجان، جمهوری ترکیه، عراق، سوریه، روسیه، گرجستان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، چین و شبه جزیره ی بالکان است. محدوده ی زمانی نیز وضع کنونی شیعیان این مناطق است. البته در تشریح وضعیت شیعیان مناطق مختلف به تاریخچه ی اجمالی حضور شیعیان در این مناطق اشاره شده است. روش پژوهش عمدتا به صورت اسنادی است. دراین پژوهش از کتاب، برنامه های رسانه ای نوشتاری، دیداری- شنیداری و الکترونیکی، مقالات همایش ها و مصاحبه های صاحب نظران استفاده شده است. فهرست فصل های این کتاب چنین است: فصل اول:تاریخچه شیعیان ترک؛ فصل دوم: ژئوپلیتیک شیعی و جهان ترک؛ فصل سوم: جغرافیای شیعیان ترک؛ فصل چهارم: شیعیان ترک و جمهوری اسلامی ایران و فصل پنجم: نتیجه گیری. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در: https://historylib.com/books/2256)
239- روحانیت شیعه عراق پس از آیتالله سیستانی
بنیاد کُنراد آدِناوِر، که به نام نخستین صدراعظم آلمان غربی نامگذاری شده و مطالعات و پژوهشهای سیاسی را پشتیبانی میکند، به حزب دموکرات مسیحی آلمان نزدیک است. این نهاد در ماه دسامبر ۲۰۱۷ پژوهشی با عنوان«روحانیت شیعه عراق پس از سیستانی؛ رشد نفوذ ایران؟» به قلم خانم لورا هِنسِلمَن منتشر کرده است. هنسلمن از پایاننامه خود در رشته علوم سیاسی و مطالعات اسلامی دانشگاه فرایبورگ آلمان با موضوع «مشروعیت نظریههای اقتدار سیاسی در شیعه دوازده امامی» دفاع کرده و از محققان شیعهپژوه اروپایی است. این پژوهش با اشاره به تلاش ایران برای تأثیرگذاری بر عراق آغاز میشود. تشکیل سپاه بدر و حشد الشعبی به عنوان نمونههای این تلاش نام برده شده و سپس به تفاوتهای دو حوزه قم و نجف به عنوان میزانی برای بررسی تفاوت شیعیان ایران و عراق پرداخته میشود. هنسلمن مدعی است که کوشش ایران برای نفوذ مذهبی در عراق به دلیل همین تفاوتها و نیز وجود آیتالله سید علی سیستانی چندان ثمربخش نبوده و نخواهد بود. به ادعای نویسنده، اغلب شیعیان دوازده امامی جهان از آیتالله سیستانی تقلید میکنند و این مرهون منش میانهروی آیتالله، عدم دخالت گسترده او در مسائل سیاسی و اجرایی و حمایتهایش از انتخابات آزاد است.هنسلمن در ابتدای مقاله به طرحهای احتمالی برای تأثیرگذاری بر آینده حوزه نجف پس از آیتالله سیستانی اشاره کرده و میگوید: سیستانی محصول یک نهاد هزار ساله است که سیستانیهای زیادی را تا کنون عرضه کرده و خواهد کرد. به ادعای این پژوهش، روحانیت شیعه تا پیش از امام خمینی(ره) یک نهاد غیر سیاسی بوده و بر اساس تلقی تضاد میان قم سیاسی و نجف غیر سیاسی، این دو حوزه به مثابه یک دوگانه مهم در میان شیعیان کنونی معرفی شده و حتی بر اساس تشبیه پروفسور دون استوارت، شیعهشناس دانشگاه اموری امریکا، رقابت قم و نجف با رقابت آکسفورد و کمبریج قیاس شده است. با این حال مشخص نیست که چرا هنسلمن، با وجود اشاره به سخن استوارت، رقابت قم و نجف را به منزله رقابت بر سر تصاحب قدرت سیاسی معنا و تفسیر کرده است.(جهت متن کامل این گزارش ر.ک: جامعه شناسی تشیع در: http://www.socio-shia.com/index.php/news-reports/90-
mainnews/400) 240- فرهنگ عاشورا درافغانستان
«فرهنگ عاشورا درافغانستان» عنوان کتابی از سیدحسن احمدی نژاد بلخی است. افغانستان از جمله کشورهای اسلامی است که در غرب قاره ی آسیا و در قسمت شمال شرقی فلات ایران واقع شده است. اسلام در قرن هفت میلادی وارد افغانستان شد. در حال حاضر 99% مردم این کشور مسلمان هستند. از این عده حدود 80% سنی و بقیه شیعه هستند. این کشور نیز مانند بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر دارای تاریخچه ای از مراسم عزاداری حسینی است. کتاب«فرهنگ عاشورا درافغانستان» اولین فرهنگ واژه ی عاشورا در افغانستان است که پس از مدتها تلاش و تحقیق میدانی و کتابخانه ای طی چهار فصل: «پیشینه ی عزاداری بر اهل بیت پیامبر اسلام در افغانستان از (125 ه. ق)»؛«عزاداری تیموریان در هرات مرکز خراسان (1273- 911 ه. ق)»؛«استمرار فرهنگ عاشورا در میان کرسی نشینان کابل» و «فرهنگ، آداب و رسوم عزاداری در افغانستان» تدوین گردیده است. این کتاب توسط مجمع ذخائر اسلامی، در سال ۱۳۹۴ و 307 صفحه منتشر شده است. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در: https://historylib.com/books/2273)
241- تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا
«تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا؛ نقش صوفیه، اهل فتوت و قلندریه در بنیان گذاری آیین های محرم» عنوان اثری از محمد مشهدی نوش آبادی است که توسط نشر آرما و در سال 1396 منتشر شده است. آیین های عزاداری دربردارنده ی صورت های مختلف آداب و رسومی است که در ایام عزاداری حسین بن علی و دیگر معصومان (ع)، به ویژه در ماه های محرم و صفر، در ایران انجام می گیرد. آیین های سوگواری محرم کم و بیش در نقاط مختلف ایران یکسان است و فقط گاهی جلوه های احساسی و عاطفی و احتمالا شاخ و برگ های تجملی آن متفاوت است. با این احوال، ممکن است در این پهنه ی بسیار وسیع فرهنگی، آیین هایی نیز از چشم ما دور مانده باشد. سه گروه صوفیه و اهل فتوت و قلندریه به رغم تفاوت هایی که در طول تاریخ با یکدیگر داشته اند، به تعبیر صاحب نظران، همه در اصل، دو روی یک سکه اند و عناصر مشترک و مقومی دارند که آن ها را از دیگر گروه های دینی وفرهنگی متمایز می کند. اما آنچه به عنوان تأثیر این گروه ها در عزاداری محرم مدنظر است، به طور عمده به دو گروه اهل فتوت و قلندریه مربوط است. علتش آن است که اولا این هردو گروه وارث بسیاری از سنت های ایرانی و شرقی و واسطه ی انتقال آن به فرهنگ اسلامی اند و ثانیا شأن اجتماعی و آیینی این دو گروه از صوفیه بارزتر است و پایگاه قوی تری در میان مردم کوچه و بازار دارند. بنابراین با توجه به اهمیت این دو گروه و نیز ناشناخته بودن جهت گیری آنان در سیر و تطور تاریخی شان، در فصول آغازین این پژوهش به تفصیل درباره ی آنان بحث شده و گرایش آیینی و شیعی آنان بررسی شده است. اما علت اینکه در این کتاب درباره ی نسبت تصوف به معنای خاصش با تشیع مباحثی طرح نشده، کثرت آثار و نوشته های مربوط به این موضوع است، لذا از تکرار مکررات پرهیز شده است. نکته ی دیگر در این باره نقش اساسی اهل فتوت و قلندریه در برپایی این آیین هاست که پرداختن به مباحث تاریخی و نظری مربوط به آنان را الزامی می نماید. در این کتاب بدون پیش داوری و ارزش گذاری خاص، به تأثیر این گروه ها بر عزاداری محرم پرداخته شده است. اما برخی آیین ها که تأثیر صوفیانه ی آن بررسی شده، ممکن است رونق دوره های پیشین را نداشته باشد، یا اینکه در معرض فراموشی باشد، اما ممکن است این قبیل آیین ها از طریق تأثیر بر آیین هایی که امروزه زنده و پویا هستند، حضور خود را در عزاداری ها حفظ کرده باشند. در این کتاب ابتدا ضمن معرفی موضوع و دسته بندی و مرور منابع، سابقه ی عزاداری در سنت اسلامی و ایرانی مطرح شده است. سپس در خصوص اهل فتوت، اعم از فتوت صوفیانه و عیاری، و نیز نسبت آنان با تصوف بحث شده است. نیز در فصلی مجزا به گرایش های شیعی و آیینی فتوت نامه ی سلطانی پرداخته شده است. پس از آن در فصولی مختلف، آیین های عزاداری محرم که گروه های صوفی در آن نقش ایفا کرده اند، بررسی شده است؛ به این ترتیب که هریک از این آیین ها معرفی شده، سپس جایگاه تاریخی اش در ارتباط با گروه های صوفی تبیین شده و سرانجام صبغه و سابقه ی صوفیانه ی آن در عزاداری های محرم نشان داده شده است. همچنین در فصولی مجزا به نقش صوفیه درهنرهای آیینی مربوط به واقعه ی عاشورا پرداخته شده است. تأثیر دولت صفویه بر آیین های محرم و همچنین بررسی دو عنصر مهم «تکیه» و «بابا» که در آیین های عزاداری اهمیت دارند و در اصل عنصری صوفیانه اند، از دیگر موضوعات بحث برانگیز در این کتاب است. فهرست فصل های این کتاب چنین است: بخش اول: زمینه ها و نشانه ها؛ فصل اول: عزاداری در اسلام و ایران؛ فصل دوم: اهل فتوت و گرایش به جانب آیین های شیعی؛ فصل سوم: تشیع و عاشورا در فتوت نامه ی سلطانی؛ فصل چهارم: نقش قلندریه در برپایی آیین های شیعی؛ فصل پنجم: قلندرنامه ها؛ فصل ششم: نزاع حیدری و نعمتی؛ فصل هفتم: «بابا»؛ فصل هشتم: تکیه؛ فصل نهم: نقش صوفیان صفوی در گسترش آیین های عزاداری محرم؛ بخش دوم: آیین ها؛ فصل دهم: سقایی؛ فصل یازدهم: جریده برداری؛ فصل دوازدهم: آیین سنگ زنی؛ فصل سیزدهم: آیین توغ برداری؛ فصل چهاردهم: نخل برداری؛ فصل پانزدهم: خودآزاری آیینی و قمه زنی؛ فصل شانزدهم: قصه خوانی؛ فصل هفدهم: روضه خوانی؛ فصل هجدهم: نقالی؛ فصل نوزدهم: تأثیر تصوف بر تعزیه (شبیه خوانی)؛فصل بیستم: جمع بندی نهایی. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران: https://historylib.com/books/2227)
242- بقعه امامزاده عبدالله اوجان ساوه
در فاصله کمی از جاده ساوه به اصفهان، نزدیک روستای «اوجان»، واقع در حد فاصل آوه و ساوه، برج - مقبره تاریخی کهن و باشکوهی وجود دارد که مدفن عبدالله بن امام موسی کاظم (ع) دانسته شده است. کهنترین منبعی که در آن به وجود بقعه این امامزاده در اوجان اشاره شده، کتاب نقض عبدالجلیل قزوینی رازی(زنده در ۵۶۰ق) است که از ساخت بقعه به دست «صفیالدین ابوالمحاسن همدانی»، از دولتمردان دوره سلجوقی سخن گفته است.(کتاب نقض،ص۲۳۷) البته مرحوم عباس فیض قمی، بانی این بقعه را سید مجدالدین ابوالفتح موسوی، از سادات مقیم ری دانسته که این سخن فاقد سند و مدرک تاریخی است.(گنجینه آثار قم، ج۲، ص۱۰۱)ساختمان بقعه شاهزاده عبدالله اوجان از بیرون دارای پلان مدوّر و نمای آجری، به ارتفاع کمتر از ۲۰ متر و دارای گنبدی عرقچینی است. اما ممکن است در گذشته گنبدی رک یا مخروطی بر فراز بنا وجود داشته است. قطر جدار بنا حدود سه متر است که درون آن راه پله مارپیچی تا بام بقعه ایجاد شده است. پلان بنا از داخل، تا ارتفاع ۱۴ متر هشت ضلعی است که در زوایای هر ضلع، دو خط متوازی حنایی نقاشی و گچبری شده است که اضلاع را تجلی میدهد. بالاتر از این قسمت نیز ۱۶ ضلعی و سپس به صورت فلکهای است. گویا سردر بقعه دارای گچبریهایی بوده که در دهه ۵۰ الی ۶۰ شمسی آسیب دیده است.بقعه امامزاده عبدالله از معدود بقعههای امامزادگان ایران است که ساختمان اصیل آن از دوره سلجوقی، بدون تغییرات عمده و الحاقات دورههای بعدی، تا به امروز سالم باقی مانده است و در کمال خوشبختی، از طرحهای توسعه «اداره اوقافی» چند دهه اخیر، به دور مانده است! این برج - مقبره تاریخی زیبا، در تاریخ ۲۵/۸/۱۳۸۷ به شماره ۲۳۷۹۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. نزدیک امامزاده تپهای تاریخی وجود دارد که در ۱۴/۷/۱۳۵۴، به شماره ۱۱۹۴ در فهرست آثار ملی ثبت شده است و وجود این تپه، نشان از کهنگی و دیرینگی این مکان دارد.(زیارتگاههای اسلامی در: http://islamicshrines.net/?p=975)
243- دولت دگر اندیش قرامطه بحرین
«دولت دگر اندیش قرامطه بحرین» عنوان کتابی است که توسط رضا دشتی تألیف شده است. یکی از جنبشهای قرن سوم برعلیه عباسیان که موفق به تشکیل دولتی مستقل گردید، جنبش قرامطه بود که توانست با رهبری ابوسعید گناوه ای دولتی طولانی مدت بنام دولت قرامطه بحرین تأسیس نماید. ساختار متفاوت قدرت و برنامه اجتماعی دولت قرامطه باعث ایجاد سوء ظن اهل سنت می شد. بازماندگان ابوسعید در قالب حکومتی شورایی به ایفای نقش سیاسی پرداختند، یکی از دولتمردان قرمطی ابوطاهر بود که اقدامات متهورانه اش هر چند منجر به تضعیف مبانی مذهبی مشروعیت آن دولت گردید ولی در بعد سیاسی به دلیل درگیری مداوم با حکومت عباسی موجبات تثبیت دولت قرامطه بحرین را فراهم نمود. درگیری های داخلی قرامطه با خود و با خلافت فاطمیان و بعدها همراهی با دشمن ایدئولوژیک و سنتی قرامطه یعنی عباسیان موجب اضمحلال آن دولت گردید. پس از حدود دو قرن، دولت قرامطه بحرین در همدستی دولت عباسیان با اعراب بدوی شرق عربستان و با همراهی سپاه سلجوقی منقرض گردید.کتاب «دولت دگر اندیش قرامطه بحرین» توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در سال 1396 و در 255 صفحه منتشر شده است.(پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در: http://www.rihu.ac.ir/post/35623)
244- آفرینش های هنری در نهج البلاغه
«آفرینش های هنری در نهج البلاغه» عنوان کتابی است که توسط سیدحسین سیدی تألیف شده است. نهجالبلاغه حاصل اندیشهورزی و تأمّلات انسانی است که بیش از هر چیز به انسان و فرجام کار او میاندیشد؛ لذا صورت و معنا در آن چنان به هم پیوند خوردهاند که گوینده آن از هر دو عنصر تشکیلدهندۀ متن برای قصد و هدفی که از القای کلام دارد، بهرهها برده است. گوینده این سخنان بهخوبی آگاه بوده است که معنا اگر صورت زیبا نپوشد، ماندگار نخواهد شد و صورت زیبا هم بدون داشتن معنا و لایههای معنایی، چند صباحی جلوهگری خواهد کرد. لذا بررسی و تحلیل آفرینش هنری بهویژه تصویر هنری نقطه کانونی این پژوهش میباشد، با این پیشفرض مهم که نهجالبلاغه دارای ویژگی کامل یک متن ادبی است و از سازوکارهای آفرینش یک متن بهخوبی بهره برده است. فرض بنیادین آن است که این اثر بیش از هر چیز، یک متن است و بررسی و واکاوی عناصر متنیت یک متن مهمترین دغدغه این پژوهش است. «آفرینش های هنری در نهج البلاغه» توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در سال 1397 و در 320 صفحه منتشر شده است. (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در: http://www.isca.ac.ir/Portal/home/?
news/127800/635473/646137) 245- منتخبی از عناوین کتابهای سنگی کتابخانه مجلس درباره امام حسین (ع)
بخش خطی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، به مناسبت ماه محرّم، منتخبی از آثار خطی خود درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلا را به نمایش گذاشته است. در این کتابخانه علاوه بر نسخ خطی به نمایش گذاشته شده، نسخ چاپ سنگی و سربی متعددی نیز در موضوع امام حسین (ع) وجود دارد. در زیر فهرستی از منتخب منابع چاپ سنگی در این موضوع، آورده شده است: انوار السعادة فی ترجمة اسرار الشهادة، آخوند ملاآقای دربندی(متوفای 1286ق)؛ انوار الشهادة فی مصائب الحسین (ع)، محمدحسین کثنوی (متوفای 1297ق)؛ مهیجالاحزان، حسن یزدی حائری(قرن 13ق)؛ لؤلؤ البحرین فی ذکر مناقب الحسین (ع) ، نوروزعلی فاضل بسطامی(متوفای 1309ق)؛ خصائص الحسین (ع) و مزایا المظلوم ، شیخ جعفر شوشتری (1230 – 1303ق)؛ وسائل المجبین فی خصائص الحسین (ع) ، شیخ جعفر شوشتری ، مترجم محمدحسین شریعتمدار تبریزی؛ کحل العین یا کنزالحسین (ع) ، احمد هزاروی(قرن 13ق)؛ ذخیرة الدارین فی ما یتعلق بسیدنا الحسین (ع) ،عبدالمجید حسینی حائری؛ نفس المهموم فی قتل سیدنا الحسین المظلوم (ع)، شیخ عباس قمی(1254 – 1319ق)؛ نفثة المصدور فی تجدید احزان یوم العاشور ، شیخ عباس قمی(1254 – 1319ق)؛ ازالة الغین عن بصارة العین باثبات شهادة الحسین(ع)، حیدرعلی فیضآبادی(متوفای 1299ق)؛ ریاض القدس و حدائق الانس ، محمدشعبان کردی قزوینی؛ مخزن البکاء فی مصیبة سیدالشهدا (ع) ، محمدصالح برغانی قزوینی(متوفای 1271ق)؛ شرح زیارت عاشورا ، عبدالرسول فیروزکوهی(1226 – 1323ق)؛ بلغة العقلاء فی غربة سیدالشهدا (ع) ، محمدرضا افضل(1250 – 1333ق)؛ شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور ، ابوالفضل طهرانی (1237 – 1316ق)؛مفتاح الجنة للنار جنة ، محمد مقدس زنجانی(متوفای 1312ق)؛ لسان الذاکرین ، هادی نائینی(قرن 13ق)؛ بحرالمصائب و کنزالغرائب ، جعفر تبریزی؛ اکلیل المصائب ، محمد تنکابنی (1234 – 1302ق)؛ کربلای معلی ، میر مظفر علی اسیر لکهنوی(قرن 13ق)؛ فرهنگ خداپرستی ، عبدالوهاب محرم یزدی (متوفای 1294ق)؛ ذخیرة المعاد فی ذکر مصائب سیدالشهداء و اهل بیته الاطهار الاخیار (ع) ، اسماعیل حسینی اردکانی(متوفای 1317ق)؛ ماتمکده، ملا محمد خراسانی (قرن 13ق)؛ نورالمنابر، ابوعبدالله زنجانی (1262 – 1313ق)؛ سعادات ناصری ، ملا آقای دربندی (متوفای 1286ق)؛ طریق البکاء ،محمدحسین گریان شهرابی (قرن 13ق)؛ الفوادح الحسینیه ، حسین آل عصفور (1147 – 1216ق)؛ نفایس الاخبار ، ابوالقاسم سدهی اصفهانی (متوفای 1339ق)؛ اکلیل المصایب فی مصایب الاطایب ، محمد تنکابنی (1234 – 1302ق)؛ شعشة الحسینیه ، محمدجواد یزدی خراسانی (قرن 14ق)؛ ترجمه اللهوف فی قتلی الطفوف ، مترجم محمدطاهر موسوی دزفولی؛ سرّالشهاده، محمدرفیع نظامالعلما (1250 – 1326ق)؛ الفخری: المنتخب فی المراثی و الخطب (979 – 1085ق)؛ بحرالمصائب و کنزالغرائب ، جعفر تبریزی؛ قمقام زخار و صمصام بتار ، فرهاد میرزای قاجار (1233 – 1305ق)؛ مجالس المواعظ و البکاء فی ایام عاشوراء (تقریرات) ، شیخ جعفر شوشتری (1230 – 1303ق)؛ فیض الدموع، محمدابراهیم بدایع نگار (1241 – 1299 ق)؛ حجةالسعادة فی حجةالشهادة ، محمدحسن اعتمادالسلطنه (1295 – 1313ق)؛ الاربعین الحسینیه ، محمد ارباب قمی (1273 – 1341ق)؛ اللهوف فی قتلی الطفوف ، ابن طاوس(589 – 664ق)؛ طوفان البکاء ، محمدابراهیم جوهری (متوفای 1253ق)؛ السیاسة الحسینیة ، مارتین آلمانی و جوزف فرانسوی ، ترجمه سید جلالالدین حسینی کاشانی؛ محن الابرار ، ترجمه مقتل بحارالانوار مجلسی ، ترجمه محمدحسن هشترودی تبریزی؛ عنوان الکلام ، محمدباقر فشارکی (1251 – 1314ق)؛ الکربلا ،جرجی زیدان (1861 – 1914م) ، ترجمه عبدالحسین بن مؤیدالدوله.(پایگاه خبری نسخ خطی در: https://manuscripts.ir/fa/center-news/6266)
246- شیوه های تاریخ نگاری مقتل از آغاز تا پایان قرن پنجم
«مقتل نامه:شیوه های تاریخ نگاری مقتل از آغاز تا پایان قرن پنجم ه.ق» عنوان کتاب از بهاء الدین قهرمانی نژاد شایق است. تاریخ نگاری مقتل، رابطه ای تنگاتنگ با تاریخ نگاری اسلامی دارد. از این رو، پرداختن به اجزا و پیگیری علت ها و عوامل آن یکی از ضروریات امر تحقیق حوزه ی فرهنگ دینی است. مولف در این اثر به بررسی مقتل نگاری از آغاز تا پایان سده ی پنجم هجری پرداخته و منابع و گزارش ها را نقد و تحلیل کرده است. بررسی تفات های اصلی تاریخ نگاری مقتل، تأثیرپذیری از آثار و تأثیر گذاری بر آن ها، تشخیص گزارش های درست از نادرست، شناسایی مؤلفه های اصلی و بررسی برخی آسیب ها از جمله عرصه هایی است که نویسنده به آن ها پرداخته است. همچنین ورود به مقتل های مربوط به سایر ائمه هدی از ویژگی های این اثر محسوب می شود. تحقیق در این کتاب به روش کتابخانه ای و میدانی بوده است و شیوه ی تحقیق نیز، بر مبنای تحلیل گزارش های در منابع مقتلی است. نگارش مقتل از امتیازهای مهم در مکتب کوفه بوده است که در گزارش ها و روایت های اخباریان مشهور این مکتب دیده می شود. این مجموعه روایت ها گاه به شکل کتابی مستقل، تحت عنوان مقتل یا روایتی منفرد در همین موضوع و گاه در ضمن آثار دیگر به ما رسیده است. وجه مشترک همه ی آن ها، یکسان بودن از جهت شکل و محتواست. علل، عوامل و زمینه های اصلی این نوع از تاریخ نگاری، علاوه بر ویژگی های مکتب عراق، برگرفته از نگرش دینی راویان و مورخان از یک سو و تأثیر گرفته از روحیه ی رزمجویانه در مسئله ی نبردهای داخلی در درون حاکمیت ازسوی دیگر است. از همین رو شرح نبردها دست مایه ی اصلی نوشته های مقتلی گردیده است. نتیجه ی عادی این گزارش ها، پدیدار شدن آثاری است که به عنوان مقتل از آن یاد می شود. بررسی شیوه ی این گزارش ها و تفاوت های موجود در آن، ما را به تأثیر پذیری محتوای مقتل از ادبیات رایج در ایام العرب وآثار موجود در نظام نامه ادبیاتی ایران در عهد عباسیان آگاه می سازد. شناختن مرز بین گزارش های موجود در جوامع روایی و منابع تاریخی در مقتل نیز از رسالت های مهم این پژوهش می باشد. همچنین در صدد ارائه ی راه هایی مطمئن برای رسیدن به حلقه های گم شده ی گزارش های مقتلی است که به هر دلیل دست ما نرسیده است ولی قرائن پیرامونی به اصل وجود آن گواهی می دهد. در نهایت، این رساله در صدد شناخت مولفه های مهم تاریخ نگاری مقتل و ارائه ی روش هایی است که آسیب های وارده به این بخش را به پایین ترین حد برساند. فهرست فصل های این کتاب، که توسط بنیاد پژوهش های اسلامی،در سال 1394،و در 340 صفحه منتشر شده، چنین است: فصل اول: تعاریف؛ فصل دوم: بررسی علل، عوامل، زمینه ها و مولفه های (شکلی و محتوایی) تاریخ نگاری مقتل؛ فصل سوم: شرح آثار تاریخ نگاران مقتل؛ فصل چهارم: گزارش مقاتل در جوامع روایی و فصل پنجم: آسیب شناسی در تاریخ نگاری مقتل. (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در: https://historylib.com/books/2271)
247- سوء رفتار مأمورین عثمانی نسبت به زوار عتبات عالیات در دوران قاجار
«بررسی مسائل و مشکلات زوار ایرانی در زیارت عتبات عالیات در فاصله سالهای 1900-1920 م/ 1317-1341ه.ق مطالعهی موردی: سوء رفتار مأمورین عثمانی نسبت به زوار» عنوان مقاله ای از مرتضی نورائی و مینا معینی است که در نشریه جستارهای تاریخی(دوره 8، شماره 2،پاییز و زمستان 1396، ص199-221)منتشر شده است. در دوره قاجار بخشی از اتباع ایرانی حاضر در خاک عثمانی، زواری بودند که همه ساله راهی زیارت عتبات می شدند. این زائرین از هنگام حرکت تا بازگشت، با مشکلاتی روبرو می شدند که گاهی مانع رسیدن آنان به مقصد شده و حتی در مواردی به یک عامل بحران زا در روابط دو کشور تبدیل می گردید. یکی از مهم ترین مسائلی که زوار با آن مواجه می شدند، سخت گیری های مأمورین عثمانی نسبت به آنها بود. اما چرا علی رغم توافق هایی که بین دو کشور صورت می گرفت، مأمورین عثمانی نسبت به زوار پیوسته سخت گیری می کردند؟ تعدیات آنها در چه زمینه هایی بود؟ واکنش دولت و مأموران ایران نسبت به آن تعدیات چه بود؟ این سخت گیری ها چه مشکلاتی برای زوار به همراه داشت؟این مقاله بر آن است به روش کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد، به شیوه توصیفی- تحلیلی به پرسش های بالا پاسخ دهد. به نظر می رسد که: مأموران عثمانی به دلیل تعصب مذهبی، کسب منافع مادی و با توجه به سهل انگاری دولت و مأموران ایرانی، به زوار انواع تعدیات را روا می داشتند.(متن کامل مقاله در جستارهای تاریخی در: http://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_3093.html)
248- کارکرد « امنیتبخشی» امامزادگان
«کارکرد امنیتبخشی امامزادگان در ایران با تأکید بر امنیت ملی» نام مقاله ای است که توسط فاطمه سادات علوی علی آبادی و سید علیرضا واسعی نوشته شده و در نشریه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی(دوره ۹،شماره۳۱، تابستان۱۳۹۷) منتشر شده است. هجرت امامزادگان و اقامت ایشان در مناطق مختلف ایران، از جریانات مهم تاریخ اسلام است که منشأ آثار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و موجب نضج و گسترش ایمان و امان مردم ایران گردید. این نوشتار به روش تاریخیتحلیلی با رویکرد جامعهشناسانه و بر پایه نظریه اسلام تمدنی، در صدد واکاوی کارکرد امنیتبخشی امامزادگان در ایران است. با توجه به تأثیر هویت شیعی بر رفتار سیاسی حاکمان جمهوری اسلامی ایران و نیز نوع نگاه و باوری که توده مردم نسبت به امامزادگان داشته و دارند، به نظر میرسد این مزارها در انسجامبخشی هموندان جامعه با یکدیگر از یک سو، با حاکمان از سوی دیگر و ایجاد روحیه استغناء و غیرگریزی که شاخص عمده امنیت شمرده میشود، از سوی سوم نقش ایفا میکنند. دستاورد پژوهش آن است که امامزادگان، عامل مهمی در توسعه و تعمیق امنیت ملی هستند.(متن کامل مقاله در نشریه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی در: http://tarikh.maaref.ac.ir/article-1-597-fa.html)
249- نخستین جریان انتقادی حدیث شیعه
«نخستین جریان انتقادی حدیث شیعه» عنوان مقاله ای از محمد فرقان گوهر است که در نشریه تاریخ و تمدن اسلامی(دوره 14، بهار و تابستان1397،ص 23-48) منتشر شده است. درمیان نگرشهای گوناگونی که نسبت به حدیث وجود دارد، نگرش انتقادی به معنای نقد متون حدیثی بر اساس معیارهای مشخص در میان شیعه کمتر مورد توجه بوده است. شاید یکی از دلایل آن بیاطلاعی از وجود تاریخی این نگرش در دوران ائمه(ع) باشد؛ اما میتوان در میان اصحاب ائمه(ع) نخستین جریان انتقادی را شناسایی کرد که به میراث مکتوب حدیثی با دیده تردید نگریستهاند و به پالایش آن دست یازیدهاند. در این پژوهش با روش تاریخی- روایی چرایی و چگونگی ظهور این جریان انتقادی حدیث شیعی تحلیل و نحوه تعامل این جریان با روایات بررسی شده است. شناسایی غالیان و نقش آنان در میراث مکتوب شیعه مهمترین دستاورد این جریان انتقادی به شمار میآید که حاصل آن تألیف کتابهایی در نقد راویان و متن، گردآوری احادیث معتبر، ترویج فرهنگ عرضه احادیث و مکتوبات بر ائمه(ع) و قرآن و سنت بوده است. (نشریه تاریخ و تمدن اسلامی در: http://jhcin.srbiau.ac.ir/article_12890.html)
250- انتشار پنجمین اثر از مجموعۀ «مطالعات ایرانی- اسلامی»: روزنامۀ عاشورا
پس از دو کتاب «از گنجینههای نسخ خطّی» و «المُتَبَقِّی مِن کُتُب مَفقُودة» تألیف دکتر حسن انصاری، و ترجمۀ کتاب «فیلسوف یهودی بغداد (ابن کَمّونه و آثار او)» نوشتۀ زابینه اشمیتکه و رضا پورجوادی، و برگردان عربیِ کتاب اخلاق ناصری موسوم به الأخلاق النصیریّة فی تعریب الأخلاق الناصریّة به قلم رُکنالدّین محمّد جُرجانی (زنده در ۷۲۸ ه.ق)، «روزنامۀ عاشورا» پنجمین اثری است که در ضمن سلسلۀ «مطالعات ایرانی _ اسلامی» منتشر میشود. روزنامۀ عاشورا ترجمۀ فارسی کتاب یَوم الطَّفّ تألیف آیة الله شیخ هادی نجفی در باب گزارش وقایع روز عاشورا است که به خامۀ جویا جهانبخش فراهم آمده. این کتابِ ارزشمند گزارشی است مبسوط و بقدر میسور دقیق از رُخدادهای روز عاشورا که بر بنیاد منابع و متون تاریخی و رِوایی و ادبیِ گوناگون و اغلب کهن تدوین یافته است. کوشش نویسنده و ترجُمان در این اثر برای گردآوری نقلها و اَخبار متعدّد و متنوّع دربارۀ حوادث روز عاشورا و داوری و عیارسنجی عالمانه در باب آنها، این اثر را کتابی کمنظیر در زمینۀ شناخت وقایع روز عاشورا ساخته است. خواست مؤلِّف و نیّت مترجمِ روزنامۀ عاشورا از تمهید این دفتر ارائۀ مجموعهای از متون و گفتاوردهای برگرفته از منابع اصلی و اصیل در خصوص واقعۀ شهادت امام حُسَین (علیهالسّلام) و یاران وفادار ایشان در کربلا بوده است تا هم تصویر بهنسبت روشنی از رُخدادهای روز عاشورا عرضه شود و هم زمینهساز تأمّلات و تحقیقات بیشتر در این موضوع گردد.
نویسندۀ کتاب، بر اساس منابع و مقاتل مختلفِ معتبر، گزارشهای گوناگون در خصوص شهادت هر یک از شهیدان کربلا را بهترتیب تاریخی کنار هم نهاده و اغلب به مقایسه و جرح و تعدیل آنها نیز پرداخته است و خواننده را در میان انبوه اَخبار سرگردان رها نکرده. بدینسان، حاصل کار ایشان گزارشی محقّقانه از وقایع روز عاشوراست که برای خوانندگان عالِم و عامی که بهدنبال مقتلی در مجموع معتبر هستند سودمند میافتد. افزون بر این، قلم فخیم و ادیبانۀ مترجمِ کتاب ارزش اثر را دوچندان کرده و اِمعان نظر و اِعمال دقّت او در نقل و ترجمۀ عبارات و ضبط أسامی و اصطلاحات، روزنامۀ عاشورا را کتابی شاخص و متمایز در میان بسیاری از مقاتل نموده است. با توجّه به ویژگیها و امتیازات یادشده، بیگمان انتشار این کتاب در جبران بخشی از کاستیهای فراوان در عرصۀ عاشورا پژوهی مؤثِّر میافتد. (کلام پژوهی در: http://ataeinazari.kateban.com/post/3718)
+
چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۴۷
نظر شما